- ارسالیها
- 137
- پسندها
- 660
- امتیازها
- 3,803
- مدالها
- 8
- نویسنده موضوع
- #11
هوبی: همم خب! قابل تعریف نیست من اون روز از وجود شما ترسیدم چون نمیدونستم اینجا چخبره و فرار کردم و تاحالا متوجه سرعتم نشده بودم و فکر کردم اون چشمای سبز توی ویدئو ادیته!
تهیونگ با شیرکاکائو دستش از رو مبل پرید کنار هوبی نشست، هوبی جا خورد جین و کوک و سویون هم اومدن ببینن هوبی چی تعریف میکنه.
تهیونگ: اه هیونگ برای همین خواستم بگیرمت جهتت رو عوض کردی؟
محکم دست زدم و با تاکید گفتم: کِروچی!!!
دقیقا همینه، کِنده... ولی... الان شماها میگین ومپایر هستین؟!
همه به نشانه تایید سرهاشون رو تکون دادن
تهیونگ : ولی....تو نمیدونی خودت کی هستی؟
هوبی: خودم؟ انده ....شما میدونید؟ والا من یه عمر به عنوان جانگ هوسوک پدر پولدار، بدبخت زندگی کردم. اگه چیز دیگهای میدونید بگید منم خوشحال میشم ک به...
تهیونگ با شیرکاکائو دستش از رو مبل پرید کنار هوبی نشست، هوبی جا خورد جین و کوک و سویون هم اومدن ببینن هوبی چی تعریف میکنه.
تهیونگ: اه هیونگ برای همین خواستم بگیرمت جهتت رو عوض کردی؟
محکم دست زدم و با تاکید گفتم: کِروچی!!!
دقیقا همینه، کِنده... ولی... الان شماها میگین ومپایر هستین؟!
همه به نشانه تایید سرهاشون رو تکون دادن
تهیونگ : ولی....تو نمیدونی خودت کی هستی؟
هوبی: خودم؟ انده ....شما میدونید؟ والا من یه عمر به عنوان جانگ هوسوک پدر پولدار، بدبخت زندگی کردم. اگه چیز دیگهای میدونید بگید منم خوشحال میشم ک به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر