- ارسالیها
- 137
- پسندها
- 660
- امتیازها
- 3,803
- مدالها
- 8
- نویسنده موضوع
- #31
هوبی الان زندگی کاملا هیجان انگیزی رو کنار دو برادر دیگش میگزروند،درحالی که غافل از این بود که،جین هم برادر واقعیش بود.
اون روز ها رو به انجام کتک کاری،شرخری و مواد فروشی میگزروند؛وقتی هم وقت فرار میشد بایه اشاره میپرید پشت موتور تهیونگ.
وقتی حرف مامعله میشد،اولین نفر نامجون کنارش بود؛که سر شرطبندی همیشه برنده بود.
اونا هر روز باهم بیشترین پول های عمرشون رو جیب میزدن.
سویون نمیتونست به دنبال هوبی بره، چون میدونست مانعی برای پیشرفت اونه.
جین فقط دنبال برادراش بود،تا بتونه خودش رو از شر مسئولیت تاج و تخت نفرت انگیز این سرزمین رها کنه.
جیمین درحالی که خودشو توی جنگل پیدا کرد،کاملا عصبانی بود؛از اینکه همه فکر میکردن نامی شاهزاده دورگه این جمع بود،ولی اون کامل بودن خودشو ثابت کرد.
اما...
اون روز ها رو به انجام کتک کاری،شرخری و مواد فروشی میگزروند؛وقتی هم وقت فرار میشد بایه اشاره میپرید پشت موتور تهیونگ.
وقتی حرف مامعله میشد،اولین نفر نامجون کنارش بود؛که سر شرطبندی همیشه برنده بود.
اونا هر روز باهم بیشترین پول های عمرشون رو جیب میزدن.
سویون نمیتونست به دنبال هوبی بره، چون میدونست مانعی برای پیشرفت اونه.
جین فقط دنبال برادراش بود،تا بتونه خودش رو از شر مسئولیت تاج و تخت نفرت انگیز این سرزمین رها کنه.
جیمین درحالی که خودشو توی جنگل پیدا کرد،کاملا عصبانی بود؛از اینکه همه فکر میکردن نامی شاهزاده دورگه این جمع بود،ولی اون کامل بودن خودشو ثابت کرد.
اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر