متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان آشوبگر شطرنج | مبینا زارع مویدی کاربر انجمن یک رمان

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
9,993
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
آشوبگر شطرنج
نام نویسنده:
مبینا زارع مویدی
ژانر رمان:
مافیایی، عاشقانه، جنایی
«به نام خداوند قلم»
کد رمان: 5677
ناظر: ❁S.NAJM ❁S.NAJM

خلاصه:
مردی دورگه از تبار حیله و نیرنگ، تاوان‌گیری شیطانی در نقاب انسانی دوچهره. او با مهرگان سیاه و سفید بازی کرده و سرنوشت را رقم می‌زند.
شخصی که جهان را چونان صفحه‌ی شطرنج می‌بیند. مهره‌ای را سوزانده و شاهی را مات می‌کند.
اکنون، دخترکی ساده‌لوح مهره‌ی دستان او می‌شود و وارد بازی خطرناک و خوفناک شاه‌ شطرنج می‌شود؛ اما دختر جوان، غافل است از گرگ‌صفت بودن آشوبگر داستان!
او گمان می‌کند که عطوفت علاجِ این ق*م*ا*ر است و ... .
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : .Mobina.

Mers~

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,692
پسندها
34,732
امتیازها
66,873
مدال‌ها
37
سن
18
  • مدیر
  • #2
تایید رمان.jpg
«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Mers~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Tavan

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
9,993
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #3
مقدمه:
قدرتمندتر از آن بود که به سادگی بازنده‌ی بازی شود.
تک‌تک این مهره‌ها برایش موانعی بودند که راه رسیدن به هدفش را سد می‌کردند.
یکی‌یکی جان می‌گرفت و آن‌ها را از میان بر می‌داشت.
بیهوده به این‌ همه مقام و منزلت دست نیافته بود.
تا نامش بر سر زبان‌ها جاری میشد، لرز بر اندام حریفانش می‌افتاد.
به راستی که وی آشوب این کشور است.
ابلیس واقعی کسی نبود، جز او!
 
امضا : .Mobina.

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
9,993
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #4
با پوزخندی به چشمان طمع‌کار رقیبش زل زد. شعله‌های خشم در نگاهش نمایان بودند و هم‌چون درنده‌ای به شکارش می‌نگریست. اطمینان داشت که اگر توانایی انتقام گرفتن از او را داشت، سخت‌ترینش را انتخاب می‌کرد. با تصور اینکه کسی بتواند در برابرش بایستد، ناخواسته لبانش به حالت تمسخر کش آمدند که طرف مقابل، با عصبانیت میز را به‌هم ریخت.
مهره‌های شطرنج، روی زمین پخش شدند و هر کدام به سمتی رفتند. درست همانند احساسات، آرزوها، کودکی و تمام زندگیِ آشوبگر!
با همان پوزخند مزخرفی که کنج لبش جا خوش کرده بود، به او زل زد و گفت:
- چیه؟ رم کردی مگه؟ تو که عرضه نداری، بازی نکن.
نگاه تیره‌اش را که از انتقام برق میزد، گرفت و سکه‌های طلا را از جیب شلوار چسبانش در آورد و جلویش پرتاب کرد.
- بگیر، با تقلب همش می‌بری.
آن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .Mobina.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا