• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

فن فیکشن فن‌فیکشن بابا لنگ‌ دراز فراموش کار من | فاطمه بهار کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع فاطمه بهار
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 19
  • بازدیدها 919
  • کاربران تگ شده هیچ

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
عنوان فن‌فیکشن: بابا‌لنگ‌ درازِ فراموشکارِ من
ژانر: #درام
برگرفته از: رمان بابالنگ دراز
نویسنده: فاطمه بهار
کد فن‌فیکشن: ۶۲
ناظر: GHOGHA سارابـهار❁


خلاصه: "بابالنگ دراز فراموشکارِ من" داستان نامه‌های پرشورِ یک دختر جوان است که همواره چشم‌انتظار پست‌ها و توجه‌های بابالنگ دراز مرموزش است. اما این‌بار، بابالنگ دراز او نه‌تنها غایب، بلکه فراموشکار نیز شده! دخترک با روایت‌های خود، دلخوری‌ها و دلتنگی‌هایش را به زبان عاطفی بیان می‌کند. داستانی که در آن، غیبت‌های طولانیِ بابالنگ دراز، تأثیرات عمیقی بر قلب منتظرش می‌گذارد!

***
«همیشه عشق باشد، همیشه برکت»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : فاطمه بهار

Abra_.

مدیر بازنشسته تالار کتاب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
17/2/24
ارسالی‌ها
122
پسندها
1,657
امتیازها
9,703
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
8
 
  • #2
IMG_20250328_164059_804.jpg
نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن یک رمان برای منتشر کردن فن فیکشن خود؛
خواهشمندیم قبل از تایپ فن فیکشن خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!

"قوانین جامع تایپ فن فیکشن"

و برای پرسش سؤالات و اشکالات خود در رابطه با فن فیکشن، به لینک زیر مراجعه فرمایید.
" تاپیک جامع مسائل کاربران در رابطه با رمان‌نویسی "

برای انتخاب ژانرِ مناسبِ فن فیکشن خود به تاپیک زیر مراجعه کنید....​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Abra_.

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
بابالنگ دراز عزیزم.
شما را چه شده که این‌گونه از ما فاصله می‌گیرید و بی‌مهری پیشه می‌کنید؟ مگر نمی‌دانید این فاصله و سکوت قلبمان را به آتش می‌کشد؟
گمان می‌کردم «نامهربان» نیستید. گمان می‌کردم آن‌طور که ادعا می‌کردید ما را دوست دارید و لحظه‌ای دوری از ما برایتان دشوار است. اما اشتباه بود.
گیرم که مشغله‌ی زیادی دارید، گیرم که اهل فضای مجازی نیستید (که مطمئنم هستید) اما این سکوت و فاصله گرفتنتان مرا مجبور به پرسیدن این سوال می‌کند که آیا ما هیچ سهمی از افکار شما نداریم؟ آیا هیچ جایی در زندگی شما و بین مشغله هایتان نداریم؟
این را بدانید که اگر زمانی دل‌هایمان را شاد کرده‌اید اما اکنون دلتنگی شما، قلب ما را لبریز از سکوتی تلخ و دردناک کرده است.
بابالنگ دراز؛ این روزها در حصرِ دلتنگی عمیق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه بهار

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
عزیزِ دوست داشتنی، "بابالنگ‌دراز" عزیزتر از جانم...
هر زمان آشوبی در این شهر بزرگ برپا می‌شود، دل ناآرامم چون چشمه‌ای خروشان و بی‌قرار می‌جوشد. گویی آرامشِ قلبم در هم می‌ریزد و یک دلواپسیِ غریب درون قلبم جا خوش میکند... که مبادا تو نیز جایی آن میان باشی.
نمی‌دانم این دل‌بستگی از کجا آمده است، اما همیشه چشم امیدم به این است که از میان طوفان به سلامت بیرون بیایید. شما برای من کسی نیستید که با نبودنتان چرخ روزگار همچنان بچرخد، انگار نه انگار اتفاقی افتاده! شما، نقطه‌ی ثبات جهان هستید... شما که باشید، همه چیزِ جهان خوب است. آسمان، زمین، باران، ابرها، پرنده ها... اصلا شما که باشید حتی گربه های شهر نیز خوشحالند!
بابالنگ‌دراز من، همین که بدانید حضورتان پناهی برای جان من است، کفایت می کند.
عزیزِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : فاطمه بهار

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
بابالنگ‌دراز!
وقتی به شما فکر می‌کنم، احساس می‌کنم قلبم هر چند لحظه یک بار از جا کنده می‌شود و روی زمین می‌افتد. بعد مثل آدم‌های تیر خورده در میان لرزش و آشوب گرفتار می‌شود. پس از دقایقی حالش دوباره خوب می‌شود و به جایگاه همیشگی خود باز می‌گردد.
بابا جان!
دلم می‌خواهد این بار که قلبم از جا کنده می‌شود، دیگر خوب نشود. دلم می‌خواهد روی همان زمین بماند و دیگر هرگز سر جایش باز نگردد! که بعد، آن را از روی زمین بردارم، به بهترین و زیباترین شکل ممکن بسته‌بندی کرده و به آدرس شما ارسالش کنم. شاید اینگونه باور کنید که عشق شما چه بر سرش آورده است.
دوستِ نادیده‌ی من!
گاهی واژه‌ کم می‌آورم برای بیان آنچه در دل دارم. احساس می‌کنم هرچه بگویم، باز هم نمی‌تواند عمق این خلوص و علاقه را برساند. اما اگر این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : فاطمه بهار

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
بابالنگ درازِ من! به گمانم شما جدیداً خیلی پیر و فراموشکار شده‌اید. چرا که یادتان می‌رود مانند گذشته هر چند روز یک بار سری به صفحه‌ی مجازیتان بزنید و احوال دل بی‌قرار ما را جویا شوید.
اگر می‌دانستید چه شب‌هایی با چشمان خسته و دلی پر از انتظار چشم به راه شما نشسته‌ایم تا بار دیگر کلماتی از شما بخوانیم، این سکوت طولانی را هر روز چون خنجری تیز و بُرّنده بر دل رنجیده‌ی ما فرود نمی‌آوردید.
آخر مگر نمی‌دانید پست ها و داستان های شما برای من و دوستانم فقط یک تصویر یا یک نوشته نیستند؟ مگر نمی‌دانید آن‌ها نوری هستند در تاریکی‌های روزمرّه‌ی ما؟ پس چرا انقدر از ما دور شده‌اید؟
بابای قلبم. اگر چه این روزها سکوت شما طاقت فرسا شده، اما مطمئنم می‌دانید که قلب‌های کوچک و امیدوار ما، هنوز به مهر شما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه بهار

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
بابالنگ دراز؟ شما نمی‌دانید چطور می‌شود این دلتنگی را از میان برد؟ آخر آدم که نمی‌تواند با وجود دلتنگی کارهایش را به سرانجام برساند و همینطور دلتنگ و منتظر بماند تا بابالنگ درازش هر وقت حوصله کرد پست جدیدی در صفحه‌ی مجازی‌اش منتشر کند!
دلتنگی شما مثل یک سایه کنارم نشسته و هر لحظه یادآور شماست. نمی‌دانم چرا قلبم منتظر است، انتظار آن لحظه‌ را دارم که دوباره و دوباره، بارها و بارها کلمات محبت‌آمیز شما را بر صفحه‌ی موبایلم ببینم. این انتظار هم به نوعی تلخ است و هم شیرین. انگار در این بی‌صبری، عشق واقعی پنهان است!
عزیزترین بابای دنیا!
شاید فکر کنید اغراق می‌کنم ولی شب‌ها قبل از خواب، آنقدر در افکارم غرق می‌شوم که خود را در برابر زندگی ناتوان می‌بینم. در چنین لحظاتی، صدایی در درونم فریاد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه بهار

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
بابای عزیزم.
امیدوارم هنگامی که این نامه را می‌خوانید در صحت و سلامت کامل بوده و لبخند بر لبانتان باشد.
این روزها با احساسات منفی بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنم که تنها شخصی که می‌توانم این احساسات را با او در میان بگذارم، شما هستید. بابای مهربانم گاهی اوقات ترس از دست دادن شما همچون بارانی سیل‌آسا طوری بر قلبم می‌بارد که خیال بند آمدن ندارد. شاید به خاطر همین ترس باشد که این روزها انقدر به جانتان غر می‌زنم و دلم می‌خواهد زود به زود به ما سر بزنید. ما می‌خواهیم هر چه بیشتر از وجودتان بهره‌مند شویم، اما افسوس که شما کارهای اداره‌تان را به ما ترجیح می‌دهید.
من احساس می کنم این ویژگی شما می تواند مشکل ساز باشد. این که تصور کنم شما کسی یا چیزی را بیشتر از ما دوست دارید، برایم دشوار است.
باید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : فاطمه بهار

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
بابا لنگ درازِ فراموشکارِ من!
این نامه‌ها از طرف دختری‌ست که تمام امیدش را به دیدن و حضور شما بسته است. دختری که هر لحظه غیبتتان برایش یک عمر به حساب می‌آید و نبودنتان دنیایش را بی‌روح و بی‌رنگ کرده.
دختری که هر روز همینجا _روی همین صندلی_ با قلبی پر از انتظار، چشم‌به‌راه شما نشسته است؛ اما هیچ نشانه‌ای از شما نمی‌یابد.
گاه می‌اندیشم شاید این غیبت‌های طولانیِ شما عمدی باشد، شاید می‌خواهید ما را به نبودتان عادت دهید. اما نمی‌دانید که این انتظار، چه بر سر روح افسرده‌ی ما خواهد آورد!
گاه دیدن یک نشانه، یک ردّ پا یا یک حضور کوچک از شما، مانند هوایی تازه است که وارد ریه‌هایمان می‌شود.
بابا؟ شما کجا مانده‌اید؟ هیچ فکر کرده‌اید که دل‌های بی‌قرار ما چگونه برای شما می‌تپد؟!
نکند دیگر ما را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه بهار

فاطمه بهار

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
26/4/24
ارسالی‌ها
211
پسندها
1,306
امتیازها
8,213
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
بابا لنگ دراز!
می خواهم بدانم چرا دیدگاهتان نسبت به ما تغییر کرده؟ شما که اینگونه نبودید؛ شما که هرگز حرفی از دل کندن نمی‌زدید! پس چرا با سکوت‌تان آتش به جان‌مان می‌زنید؟ کاش می‌دانستم چه اتفاقی افتاده که یکباره این‌قدر تغییر کرده‌اید. این دگرگونی ناگهانی برایم سوال‌برانگیز است.
بابا جان! شما را به تمام خاطرات خوبی که از شما دارم قسم می‌دهم، اگر هنوز در خاطرتان جایی برای ما هست، اگر دلتان برای ما تنگ شده، بیایید.
ما از حضورهای کوتاه و گذرای شما راضی نیستیم. به خدا قسم، دل‌های کوچک و بی‌قرار ما شایسته این همه انتظار نیستند. شما که همیشه همچون درختی مهربان بر زندگی‌مان سایه می‌افکندید، چرا اکنون ما را زیرِ آفتابِ سوزانِ انتظار رها کرده‌اید؟
شما نمی‌دانید چگونه هر روز با هزاران شوق و امید،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : فاطمه بهار
عقب
بالا