شعر مجموعه اشعار سوگاتا | رها سلطانی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع *RaHa._
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 148
  • برچسب‌ها
    رها سلطانی
  • کاربران تگ شده هیچ

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
[به نام او که دل را آفرید، تا در آغوش بی‌کسی، شعر شویم]

نام اثر: سوگاتا*
ژانر کتاب: تراژدی
شاعر: رها سلطانی
قالب: سپید
مقدمه:
من،
کسی که سال‌ها درونش را
با صدای آهسته‌ی شب پُر کرده بود،
روزی یاد گرفت
که حتی سکوت،
اگر از درون بجوشد،
می‌تواند
چراغی باشد.
این مجموعه،
صدای عبور است!
از غم،
از بی‌کسی،
از شب‌های بی‌پنجره
تا لحظه‌ای که
نوری، بی‌صدا
در دل آدم شکوفه می‌زند.
سوگاتا،
نام من نیست
نام راهی‌ست
که از تنهایی تا روشنایی می‌گذرد... .

________________________________
*سوگاتا: کسی که راه نیکو و روشن را پیموده، از تاریکی جهل عبور کرده و به آگاهی و روشنایی رسیده است.
این کلمه یادآور سفر درونی و تحول روحی و نشانه‌ی گذر از تنهایی و سکوت به سوی نور و بیداری است.
 

ᎩᎧᏦᎩᏗ

مدیر شعرکده + مدیر آزمایشی ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
تاریخ ثبت‌نام
28/12/21
ارسالی‌ها
739
پسندها
5,682
امتیازها
22,273
مدال‌ها
24
سطح
15
 
  • مدیر
  • #2

•| بسم رب العشق |•
1000015513.jpg
ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛ لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.

"قوانین بخش اشعار کاربران"
***
پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.

"تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار"
***
پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه شوید.
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *RaHa._

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
«آغاز خاموش»
شب
مثل دریایی سرد
تنهایی‌ام را می‌بلعد
و من
تنها یک فانوس خاموشم
که نورش را فراموش کرده است... .
 

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
«صداهای بی‌صدا»
در سکوت سنگین اتاق،
صدایی نبود جز نفس‌های خسته‌ام
که هر کدام
قصه‌ای از دوری می‌گفتند
و من
تنها شنونده بودم... .
 

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
«خواب ناتمام»
چشم‌هایم
در خواب‌های تاریک گم شدند
و هر بیداری
نقطه‌چینی بود از درد
که روی صورت صبح
نقشی تازه می‌ساخت... .
 

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
«سایه‌های تنها»
سایه‌ها
پشت دیوارها
راه می‌روند
بی‌آن‌که کسی آنها را ببیند
و من
تنها همراهی‌ام
با سایه‌های تنهایی است... .
 

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
«آغوش خالی»
دستم را دراز می‌کنم،
به سوی هیچ
به سوی آغوشی که خالی‌ست
و تمام بودنم
در همین نبودن خلاصه می‌شود... .
 

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
«بی‌صداتر از باد»
باد از کنار پنجره گذشت
و هیچ نگفت،
مثل تو
که همیشه چیزی در چشم‌هایت داشتی
و هیچ‌وقت آن را نگفتی... .
 

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
«نفس سنگ»
نفس کشیدن
در شب‌هایی که هوا
بوی نبودنت را دارد،
شبیه بلعیدن سنگ است؛
بی‌آن‌که کسی ببیند چه درونت می‌گذرد... .
 

*RaHa._

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/7/25
ارسالی‌ها
283
پسندها
30
امتیازها
528
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
«چراغ خاموش کوچه»
کوچه‌ای هست
در خاطرم،
که چراغش خاموش است
و هر شب،
یاد کسی در آن
گم می‌شود... .
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 3)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا