متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار چه بگویم | زین العابدین کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع شرور
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 29
  • بازدیدها 2,319
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #11
خسته و تنهایم افتاده در این خانه
یکی نیست تا بپرسد حال این دیوانه
یارب نظری کن زودتر برسان اجلم را
دلگیرم از گذشت عمرِ ثانیه به ثانیه
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #12
چه کنم باورم شد آنچه را که گفته بودی
نمیدانستم که از دروغ برام تله دوخته بودی
آمدی آرام جانم بهم زدی و رفتی ، شاید
این انتقام بود از جائیکه قبلا سوخته بودی
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #13
بر سنگ مزارم بنویسید جوان بود اما پیر رفت
خوشحال و شاد آمده بود اما تنها و دلگیر رفت
خوب نبود خودش لیکن توصیه به خوبی کرد
گشنه و تشنه حقیقت بود اما از دروغ سیر رفت
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #14
منم و درد بی شمارم تو بگو چه کنم
الاف و حیران و بیکارم تو بگو چه کنم
گوشی به دست و نگاه به دیوار دارم
حوصله زندگی ندارم تو بگو چه کنم
 
آخرین ویرایش
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #15
بشکسته این دلم ایمان ندارم بر خودم
گفته بودم که پیرم باور نداشتی تو گلم
زین زندگی گشته ام بیزار ندارم من قرار
عقل از سرم بردی اری باید بگویم من خلم
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #16
کل کلی کردیم و سر دوستی باز شد
قرار گذاشتیم و دوستی آغاز شد
بعد مدتی خوش بودن و دل دادن ها
چشم گفتن تمام و وقت ادا و ناز شد
 
آخرین ویرایش
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #17
منم و فریادهای بی صدا بگو چه کنم
حسرت در خواب ناز و رویا بگو چه کنم
پیچیده بر من دکتر نسخه ای گران
نیافتم هیچ مرحم و دوا بگو چه کنم
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #18
صحبتی کردیم و بحث دوستی انداختیم
وعده ها داده و کاخ آرزوها ساختیم
ویران شد کاخمون با وزش یک تند باد
دوستی کنار گذاشته و بر همدگر تاختیم
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #19
در مرام ما عشق و عاشقی کردن خطاست
دیدن حقیقت و چشم برآن بستن خطاست
بسیار دیده ام آنچه را که نباید دید
خواهم گفت روزی همه را که نگفتن خطاست

 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #20
روز گرفتاری من هم فرا رسید
خبر خواستگاریم به عرش اعلا رسید
جمع شدند ایل و طایفه از هرجا
بساط شام و خوردن شد بر پا
مرغ و چلو و کبابی ساختند
بر اندک پول جیبم تاختند
سفره پرشد از نوشابه و ساندیس
شام نخورده گرفتم من آپاندیس
بساط شام جمع شد و حالا
پیر خانواده برگه ای بُرد بالا
جلسه شوری بر پا کردند
برسر تعداد سکه دعوا کردند
یکی گفت سکه باید که کم باشد
بر خانواده دختر اینگونه غم باشد
ان دگری خواست زیادیه سکه
دلیلش داد مرا خفیف سکته
اینگونه و چنین دادند عذابم
توافقی حاصل شد در غیابم
راهی شدیم سوی منزل عروس
با سواری و کامیون و اتوبوس
بحث اصلی اینجا شد به پا
قضیه مهر براه انداخت بلوا
دو طایفه انگار سر جنگ داشتند
بجای صلح ، تخمِ نفاق کاشتند
بعد کلی بحث کردن و درگیری
سر انجام کار کشید به رای گیری...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : شرور
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا