شاعر‌پارسی اشعار بابا طاهر

[^Maryam^]

۴)
ته که ناخوانده‌ای علم سماوات

ته که نابرده‌ای ره در خرابات

ته که سود و زیان خود ندانی

بیاران کی رسی هیهات هیهات

 

[^Maryam^]

۵)


دلی دیرم خریدار محبت

کز او گرم است بازار محبت

لباسی دوختم بر قامت دل

زپود محنت و تار محبت

 

[^Maryam^]

۶)
محبت آتشی در جانم افروخت

که تا دامان محشر بایدم سوخت

عجب پیراهنی بهرم بریدی

که خیاط اجل میبایدش دوخت

 

[^Maryam^]

۷)
نپرسی حال یار دلفکارت

که هجران چون کند با روزگارت

ته که روز و شوان در یاد مویی

هزارت عاشق با مو چه کارت

 

[^Maryam^]

۸)
اگر دل دلبر و دلبر کدام است

وگر دلبر دل و دلرا چه نام است

دل و دلبر بهم آمیته وینم

ندونم دل که و دلبر کدام است

 

[^Maryam^]

۹)

شب تاریک و سنگستان و مو م**س.ت

قدح از دست مو افتاد و نشکست

نگهدارنده‌اش نیکو نگهداشت

وگرنه صد قدح نفتاده بشکست

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[^Maryam^]

۱۰)
نفس شومم بدنیا بهر آن است

که تن از بهر موران پرورانست

ندونستم که شرط بندگی چیست

ه*رز بورم بمیدان جهانست

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[^Maryam^]

۱۱)
شیرمردی بدم دلم چه دونست

اجل قصدم کره و شیر ژیونست

ز موشیر ژیان پرهیز می‌کرد

تنم وا مرگ جنگیدن ندونست

 

[^Maryam^]

۱۲) بود درد مو و درمانم از دوست

بود وصل مو و هجرانم از دوست

اگر قصابم از تن واکره پوست

جدا هرگز نگردد جانم از دوست

 

[^Maryam^]

۱۳)
نمیدانم دلم دیوانهٔ کیست

کجا آواره و در خانهٔ کیست

نمیدونم دل سر گشتهٔ مو

اسیر نرگس مستانهٔ کیست