نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

متفرقه تاپیکـ جامع کپشن‌های عاشقانه کوتاه

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #601
گفت: اصلا تو گریه هم بلدی؟
باز مثل همیشه خندیدم...
مطمئنم که دل‌شکسته‌ترند،
گریه‌هایی که بی‌صدا بوده!

((اهورا فروزان))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #602
دستی بر انبوه دلتنگی هایم بکش
تراکم ابرهای نشسته بر آسمان دلم
تو را نترساند!
به محض لمس دستانت
ابرها پراکنده می شوند
باور کن
نه تنها ماه
خورشید هم با نوازش هایت
همیشه پشت ابر نمی ماند !

((فرشته محمودی))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #603
شبیه آسمون یه کویری
با تو شبام ستاره بارون میشه
پلکاتو می بندی و دنیای من
تو عمق چشمای تو پنهون میشه
تو مقصد کوچ پرنده هایی
یه سرزمین دور ماورایی
یه جایی که هیچکی اونو ندیده
اون ور جنگلای استوایی
سکوت تو مرغای دریایی رو
کشونده ساحل واسه ی تماشا
موجا صدف به پای تو می ریزن
قدم که می زنی کنار دریا
بی تو زمین جاذبه ای نداره
تویی که می کشی منو به هر سو
حس می کنم شیشه عطرت این بار
شکسته تو دشت گلای شب بو

((مهسا تیموری))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #604
آغوش تو بهار است ؛
سبز می کند
طبیعتِ تنم را
گُل می دهد گونه ام وقتی
می پیچد پیچکِ دست هایت دورِ تنم...

((مینا آقازاده ))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #605
مثل یک کوه شکستیم و نشستیم ‌؛ ولی

باز با ماست همان صبر و شکیبایی ها

((سهیل محمودی))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #606
محبوبم
به باز کردن دگمه‌ها قانع نباش!
پیراهن
سرپوشی ست برای جای زخم،
پوستم را کنار بزن
چیزهای زیادی پنهان است!
دنده ها
چون ردیفی از قفسه ها
مملو از کتاب های عاشقانه
که زیبایی زنی چون تو را نوشته اند
شش ها
چون دو بادکنک
انباشته از نفس های تو
که جا مانده اند از بوسه هات
و این قلب
که می تواند شمع باشد
شمعی خاموش!
پوستم را کنار بزن
و با آتشی که در دستانت پنهان داری
قلب تاریک و فسرده ام را
روشن کن.

((حمید جدیدی))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #607
کسی نیست
که می‌آیی
قدم می‌زنی در خانه
خش و خش حرکت پاهات
زمان را تکان می‌دهد
سایه و نور را در هم می‌آمیزد
حرکت پاهات
قدم‌هات
سایه‌ی عبور تو از گل‌های بی‌رنگ فرش
عبور تو از فرش
عبور تو از من
کسی نیست
خیال خانه ، خالی‌ست
خیال خانه در خود فرورفته است
خیال خانه در خواب خود فرورفته است
خیال می‌کنم
که می‌آیی

((سپیده نیک رو))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #608
‍دستی برای گرفتن دست هایم نبود
نور از کجا می تابید؟
که رگ های من
ریشه داده بودند
و قلبم
با هر باد ملایمی تکان می خورْد
چکار کنم؟
با عریانیِ این خواستن
با خاکی که همه چیز را می پوشانَد
اگر دست های تو نباشد
خورشید
از لای انگشت هایم عبور می کند
و برای جُستنت
باید زمین را زیر و رو کنم
به من بگو آن روز
تاریکی از کجا شروع خواهد شد؟
از کجا؟

((پریسا صالحی))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #609
همه رفته اند
جای اشیا مانده است
مثل خانه ای بعدِ تخلیه
بینِ برجها و سرگیجه
جایِ آسمان پیداست
بینِ ماسه و نمک
جایِ دریاچه
رفته ای
و جای تو پیداست
رفته ای
و جای تو، از خودت عظیمتر است

((نگار فرشچیان))
 

Camila

کاربر نیمه فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
  • #610
دست خودم نیست
که با هر پلک بهم زدن
واژه ها سوی تو پر می زنند
و به یاد شرجی نفسهایت
دنیا رنگ عاشقی می گیرد
تو که نمیدانی
در خیال تو پیچیدن
عجب هوایی دارد
در من همیشه
فصل های بی حوصله
به بهار می نشیند

((فلور فرشچی))
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
14
بازدیدها
2,615
پاسخ‌ها
72
بازدیدها
9,279
پاسخ‌ها
52
بازدیدها
11,602
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
860

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا