شاعر‌پارسی اشعار سعدی

[.ARMIN]

من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را​	​	وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را​
روی اگر پنهان کند سنگین دل سیمین بدن​	​	مشک غمازست نتواند نهفتن بوی را​
ای موافق صورت و معنی که تا چشم منست​	​

...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما​	​	فرمای خدمتی که برآید ز دست ما​
برخاستیم و نقش تو در نفس ما چنانک​	​	هر جا که هست بی تو نباشد نشست ما​
با چون خودی درافکن اگر پنجه می‌کنی​	​	[COLOR=rgb(85...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها​	​	بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان‌ها​
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل​	​	با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها​
ای مهر تو در دل‌ها وی مهر تو بر لب‌ها​	​

...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

اگر تو برفکنی در میان شهر نقاب​	​	هزار ممن مخلص درافکنی به عقاب​
که را مجال نظر بر جمال میمونت​	​	بدین صفت که تو دل می‌بری ورای حجاب​
درون ما ز تو یک دم نمی‌شود خالی​	​	[COLOR=rgb(71, 85...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

ما را همه شب نمی‌برد خواب​	​	ای خفته روزگار دریاب​
در بادیه تشنگان بمردند​	​	وز حله به کوفه می‌رود آب​
ای سخت کمان سست پیمان​	​	این بود وفای عهد...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

ماه رویا روی خوب از من متاب​	​	بی خطا کشتن چه می‌بینی صواب​
دوش در خوابم در آغوش آمدی​	​	وین نپندارم که بینم جز به خواب​
از درون سوزناک و چشم تر​	​	نیمه‌ای در آتشم...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

سرمست درآمد از خرابات​	​	با عقل خراب در مناجات​
بر خاک فکنده خرقه زهد​	​	و آتش زده در لباس طامات​
دل برده شمع مجلس او​	​	پروانه به شادی و...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

متناسبند و موزون حرکات دلفریبت​	​	متوجه است با ما سخنان بی حسیبت​
چو نمی‌توان صبوری ستمت کشم ضروری​	​	مگر آدمی نباشد که برنجد از عتیبت​
اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرت​	​

...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

هر که خصم اندر او کمند انداخت​	​	به مراد ویش بباید ساخت​
هر که عاشق نبود مرد نشد​	​	نقره فایق نگشت تا نگداخت​
هیچ مصلح به کوی عشق نرفت​	​	که نه دنیا و آخرت...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.ARMIN]

چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت​	​	که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت​
بلای غمزه نامهربان خون خوارت​	​	چه خون که در دل یاران مهربان انداخت​
ز عقل و عافیت آن روز بر کران ماندم​	​

...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.