S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #111 چون حال دل من ز غمت گشت تباه آویخت در آن زلف دل آشوب سیاه ز آنسان که در آتش سقر اهل گناه آرند به مار و کژدم از عجز پناه
چون حال دل من ز غمت گشت تباه آویخت در آن زلف دل آشوب سیاه ز آنسان که در آتش سقر اهل گناه آرند به مار و کژدم از عجز پناه
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #112 با منعم خود برون منه پای ز راه عصیان ولی نعم گناهست گناه در منعم خود که او دواتست، چو کلک بگشاد زبان او سیه گشت سیاه
با منعم خود برون منه پای ز راه عصیان ولی نعم گناهست گناه در منعم خود که او دواتست، چو کلک بگشاد زبان او سیه گشت سیاه
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #113 ای بس که شکست و باز بستم توبه فریاد همی کند ز دستم توبه دیروز به توبه‌ای شکستم ساغر امروز به ساغری شکستم توبه
ای بس که شکست و باز بستم توبه فریاد همی کند ز دستم توبه دیروز به توبه‌ای شکستم ساغر امروز به ساغری شکستم توبه
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #114 ای دوست کجائی و کجائی که نئی؟ آخر تو کرائی و کرائی که نئی؟ بیگانگی تو با من افتاد ار نه تو یار کدام آشنایی که نئی؟
ای دوست کجائی و کجائی که نئی؟ آخر تو کرائی و کرائی که نئی؟ بیگانگی تو با من افتاد ار نه تو یار کدام آشنایی که نئی؟
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #115 چون چشم سیه بناز می‌گردانی بر من غم دل دراز می‌گردانی شوخی است عظیم نرگس بیمارت خوش می‌گردد چو باز می‌گردانی
چون چشم سیه بناز می‌گردانی بر من غم دل دراز می‌گردانی شوخی است عظیم نرگس بیمارت خوش می‌گردد چو باز می‌گردانی
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #116 در معده خالی ندهد مل ذوقی بی ساغر می‌ندارد از گل ذوقی بی برگ و نوای عیش حاصل نشود از برگ گل و نوای بلبل ذوقی
در معده خالی ندهد مل ذوقی بی ساغر می‌ندارد از گل ذوقی بی برگ و نوای عیش حاصل نشود از برگ گل و نوای بلبل ذوقی
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #117 سوسن ز صبا یافت خط آزادی ز آن کرد از آن به صد زبان آزادی در پرده صبا دوش ندانم که چه گفت با غنچه که غنچه بر شکفت از شادی
سوسن ز صبا یافت خط آزادی ز آن کرد از آن به صد زبان آزادی در پرده صبا دوش ندانم که چه گفت با غنچه که غنچه بر شکفت از شادی
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #118 تا اسب مراد شه صفت می‌تازی با حال من پیاده کی پردازی؟ من با تو چو رخ راست روم لیکن تو چون فیل و چو فرزین بر شکفت از شادی
تا اسب مراد شه صفت می‌تازی با حال من پیاده کی پردازی؟ من با تو چو رخ راست روم لیکن تو چون فیل و چو فرزین بر شکفت از شادی
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #119 دی دیده به دل گفت که چرا پر خونی؟ ز آن سلسله زلف چرا مجنونی؟ من دیده‌ام از برای او پر خونم آخر تو ندیده‌ای، چرا پر خونی؟
دی دیده به دل گفت که چرا پر خونی؟ ز آن سلسله زلف چرا مجنونی؟ من دیده‌ام از برای او پر خونم آخر تو ندیده‌ای، چرا پر خونی؟
S sara.gh کاربر فعال سطح 6 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 13,000 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 30/6/19 نویسنده موضوع #120 ای دیده پی بلای دل می‌پوئی در آب بلای دل، بلا می‌جوئی خواهی که به اشک دیده دل پاک کنی سودت ندهد که خون به خون می‌شوئی
ای دیده پی بلای دل می‌پوئی در آب بلای دل، بلا می‌جوئی خواهی که به اشک دیده دل پاک کنی سودت ندهد که خون به خون می‌شوئی
