~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #31 عشق آمد و ناگهانی از بوسه نوشت یک آیه‌ی آسمانی از بوسه نوشت با قرمز لب‌های قشنگت تا صبح بر روی لبم رمانی از بوسه نوشت °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
عشق آمد و ناگهانی از بوسه نوشت یک آیه‌ی آسمانی از بوسه نوشت با قرمز لب‌های قشنگت تا صبح بر روی لبم رمانی از بوسه نوشت °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #32 امروز خراب دیشبم از بوسه لبریز حرارت و تبم از بوسه بر روی لبم بدوز لب‌هایت را امروز که من لبالبم از بوسه °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
امروز خراب دیشبم از بوسه لبریز حرارت و تبم از بوسه بر روی لبم بدوز لب‌هایت را امروز که من لبالبم از بوسه °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #33 می‌آیی و آب می‌شود تب‌هایم مهتاب تمام می‌شود شب‌هایم لب بر لب تو گذاشت... بیدار شدم طعم گس بوسه می‌دهد لب‌هایم °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
می‌آیی و آب می‌شود تب‌هایم مهتاب تمام می‌شود شب‌هایم لب بر لب تو گذاشت... بیدار شدم طعم گس بوسه می‌دهد لب‌هایم °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #34 عادت کرده فقط به گرما لب‌هات می‌سوزد از سوزش سرما لب‌هات می ترسم اگر لبم به لب‌هایت خورد آلوده شود به آنفولانزا لب‌هات! °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
عادت کرده فقط به گرما لب‌هات می‌سوزد از سوزش سرما لب‌هات می ترسم اگر لبم به لب‌هایت خورد آلوده شود به آنفولانزا لب‌هات! °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #35 می‌لرزم و ضعف دید دارم دکتر مجنونم و شکل بید دارم دکتر لب‌های من از تب جنون می‌سوزند بوسیدگی شدید دارم دکتر! °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
می‌لرزم و ضعف دید دارم دکتر مجنونم و شکل بید دارم دکتر لب‌های من از تب جنون می‌سوزند بوسیدگی شدید دارم دکتر! °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #36 در آب که شستی تن بی‌تابت را دیدند تمام رودها خوابت را لبهام به شکل بوسه ـ ماهی شده‌اند بنداز درون آب قلابت را °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
در آب که شستی تن بی‌تابت را دیدند تمام رودها خوابت را لبهام به شکل بوسه ـ ماهی شده‌اند بنداز درون آب قلابت را °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #37 صبح فرشته‌ام ظهر آدمم شب شیطان خدایا مرا ببخش لباس تو را ندارم بپوشم °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #38 زیبایی‌ات دیکتاتوری است که کلمات را در من به گلوله می‌بندد هر لحظه شعری در من شهید می‌شود °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
زیبایی‌ات دیکتاتوری است که کلمات را در من به گلوله می‌بندد هر لحظه شعری در من شهید می‌شود °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #39 در زد کسی انگار که مهمان داریم در سفره گرسنگی فراوان داریم امروز پدر ابر زیادی آورد مانند همیشه شام باران داریم °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
در زد کسی انگار که مهمان داریم در سفره گرسنگی فراوان داریم امروز پدر ابر زیادی آورد مانند همیشه شام باران داریم °•جليل صفربيگی•°
~naz کاربر فعال سطح 29 ارسالی‌ها 975 پسندها 26,452 امتیازها 46,073 مدال‌ها 19 11/1/21 #40 مادر که کسی به فکر فردایش نیست یک ذره امید توی رویایش نیست هر روز نگاه می‌کنم جز زیلو یک تکه بهشت زیر پاهایش نیست °•جليل صفربيگی•° امضا : ~naz
مادر که کسی به فکر فردایش نیست یک ذره امید توی رویایش نیست هر روز نگاه می‌کنم جز زیلو یک تکه بهشت زیر پاهایش نیست °•جليل صفربيگی•°
