همگانی دفتر اشعار کاربران یک رمان

Àli Řeza

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
7/4/17
ارسالی‌ها
14
پسندها
218
امتیازها
1,015
مدال‌ها
2
سطح
2
 
  • #81
IMG_20200413_191247_658.jpg
خبر آورده‌اند از دور،میـفهمی پیامش را
طبیعت از بَشر شاید،گرفته انتقامش را

به تنهایی گرفتار است در کُنجِ قفس،طوری
که اصلأ هیچکس پاسخ نمیگوید سلامش را


Àli Ŗeža
 

MOHAMMAD*N

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/3/20
ارسالی‌ها
76
پسندها
5,816
امتیازها
20,578
مدال‌ها
9
سن
22
سطح
11
 
  • #82
سیرم کرده ای بی بند در بند دلت دلبند منم پا بند بند اندر دلت دلبند نگیرد عفو این قلبم ز زندان دلت دلبند که خوش باشد اسیری در دل دلبند
 
امضا : MOHAMMAD*N

FATIMA.SH

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
23/4/20
ارسالی‌ها
116
پسندها
895
امتیازها
4,953
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #83
گفتی که مرا به سوی خودخواهی برد
گفتم نتوان به کوی توراهی برد
گفتی غم ره نیست که من خواهم بود
گفتم که غم عشق گران خواهدبود
Fatima
 

SETAREH LOTFI

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,203
پسندها
31,435
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سطح
34
 
  • #84
نالان قدم می‌زنم در کوچه پس کوچه‌های عاشقی
نامت را صدا می‌زنم با بیچارگی... .
تو نیستی تا بیایی دل را آرام کنی
امان از دستِ این زندگی!


ستاره لطفی
 

FATIMA.SH

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
23/4/20
ارسالی‌ها
116
پسندها
895
امتیازها
4,953
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #85
چه گوید باکه، گوید این پریشان
شده اشکش به روی گونه افشان
کنار ساحل رویا نشسته
دمی شاد و دمی از عشق خسته... .
فاطیما
 

MILAN

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/19
ارسالی‌ها
517
پسندها
3,056
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #86
ی تو من تنها میان این خیابان چه کنم؟
تو بگو با شب و این دیده ی گریان چه کنم؟

سقف دستانت مرا شیدا نگه داشت ولی
حال امانم نیست با سوز زمستان چه کنم؟

منم آن گرگ بیابان که همه درد ز اوست
بی درمان تک و تنها در بیابان چه کنم؟

سهم من از تو فقط رویایی بیش نبود
بی وفا برگو که من سر در گریبان چه کنم؟

هر کجا من را کشند واهمه ای نیست که نیست
ترسم از آن است که بی ارابه ران چه کنم؟

ذهن آشوبم مرا از پای در آورد چه سخت
ای دریغا من با حال پریشان چه کنم؟

آریانا راد.
 
امضا : MILAN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FATIMA.SH

MILAN

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/19
ارسالی‌ها
517
پسندها
3,056
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #87
دوستش داشتم اما آری او بود که رفت
دل من عاشق و دلخسته ی او بود که رفت

گفتم ای یار بدان لیلی منم دانی تو؟
سر به زیر انداخت بی لیلی او بود که رفت

دل غم خورده ی من هر شب دید رویایی
باز هم در رویا ، رویای او بود که رفت

آریانا راد.
 
امضا : MILAN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FATIMA.SH

MILAN

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/19
ارسالی‌ها
517
پسندها
3,056
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #88
شود آیی مرا از خود بی‌خود کنی باز؟
شوی محرم اسرارم، همان همدرد و همراز؟

نواختی تار، رقصان کردی این تن را به آسانی
بخوان تا شوم آن کولی سوداگر، بی ساز.

شوم بی تاب آن چشمان مخمور سیه گون
که ما را کرد رام و کرد ما را رویا پرداز.
 
آخرین ویرایش
امضا : MILAN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FATIMA.SH

FATIMA.SH

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
23/4/20
ارسالی‌ها
116
پسندها
895
امتیازها
4,953
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #89
سینه ای آسوده دارم
من غمی آلوده دارم
شرح تقدیرمن این است
من تنی فرسوده دارم
 

FATIMA.SH

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
23/4/20
ارسالی‌ها
116
پسندها
895
امتیازها
4,953
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #90
ساده ام چون سادگی آموختم
ازجهان دیوانگی آموختم
رسم وآیین توپرپرکردن است
من ز تو بیگانگی آموختم
فاطیما
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا