نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

منثور زرین شعرکده: BPY مجموعه اشعار سرمه‌ی گیتی | دیاناس شاعر انجمن یک رمان

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
به صخره‌های ذهنم
کوفته می‌شوند
کشتی‌های خیال
راه گریزی نیست
از این غم سیاه

ابر خیال من طوفان نا به جاست
آن بچه‌ی خلاف
آن فقر ناپسند

قلب تو را خدا
بی‌رنگ و یخ نوشت
قلب مرا به تو پررنگ و خون¹ کشید

شب‌ها تمام من مغلوب تو شود
گویی که عشق من
ناکافی و کم است



۱.رنج و مشقت
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
شب‌های من پر از
آواز بی‌کسی‌ست
بی‌رحم و بی‌صدا
تنها و بی‌گناه

چشمان تو مرا
در قلب خود ندید
من تیره و کدر
من خشک و بی‌نفس

اشک‌های من
و تو...
پرنده‌ای رها
در دست آسمان
من تکه‌ای تهی
من صفر و بی‌بها

قلبم برای تو
شوخ و کم و نزار
من پیش چشم تو
تفریح مختصر
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
شب
می‌بلعد مرا
آلوده به خون
و کشیده به خاک سرخ

کوچ می‌کند
اشکی
ز چشمم
به انتهای چانه‌ی زلزله‌خیزم

کسی
در انتهای
کوچه‌ی بی‌کسی نیست
تنها مانده
در آغوش سرد رفتنت

برنگرد
شکسته‌ام
به آتش، به مرگ کشیده‌ام
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
قطره‌های غم قندیل سقف و من
بارقه‌‌ی غم
آوند سم

چشمان من مرا یاری نمی‌کند
در این عزای سرد
در این فضای درد

گرد و غبار رنج هر شب در آغوشم
دلبسته و صبور
پررنگ و باثبات
من مامن و پناه
من دایه‌ای هلاک

فرق حضور تو
با این نبودنت
در خالی و تهی‌ست
تو عاشقِ دروغین
و من عاشقِ توام
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
در نیمه‌های شب
این کوچه غمگین است
عشقت برای من
خود، فتنه در دین است

این امر نابه‌جا
این قصه‌ی سراب
این لافِ حس تو
این راه اشتباه

گویی برای من
این حس اشتباه
خود، نعمت خداست
کلِ دل و بقاست

من غصه می‌خورم
از این نبود جان
از رفتن تو و
این حال افتضاح
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
چشم‌های تو دمی سرد
دمی گرم
دم سنگ و تهی رنگ است
و من
آن کودک حیران و بازیگوش
به دنبال دل و مهرت
همان لبخند سنگینت
همان موی سیه پیچت
و آن اخم دل انگیزت
و یا دستان مهرینت

من و وهم و خیال اما به دور هم بمانیم و
بسازیم شعری از بهتان
به دور از لحظه و صحت

تو هم فارغ
دمی آزاد و بی‌پروا
دمی دلسوز و مادرگون

من و سرگیجه و بُهتم
به دور خویش می‌چرخیم
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
شب بود
سیاهی و رهایی
پرستاره
سرد
و زیبا؛
چشم‌هايش

برنمی‌داشتم
چشمی از آن خاموشیِ بی‌انتها
بی‌حیا و رسوا
خیره‌ی جفتی خوش رنگ و دیبا

ابری نبود و من
به قصد کشف
به نظاره نشستم تمامت را

شب اما ناگهان
در حضور گرم روی ماهت
روشن و چشمگیر.
یافتی راه خود را
بی‌درنگ و قاطع گذشتی
از چنین قلب تباهی
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #18
من و سرگیجه و غم
به!
چه هوایی داشتیم
نقش یک عشق بیامد
همه را بر هم زد

تیره‌ی چشمش تکه‌ای از شب
لبش پرسوز به سان سرخیِ یک رز
و آن طاق بلند اما به سان کوه می‌ماند
و من حیرانِ بیچاره
تمامم چشم
تمامم تو

تو اما شاهِ بی‌رحمی
به جانم یکه می‌تازی
به جانم می‌زنی زخم و
رهایم می‌کنی در خون
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #19
آنها تو را ندیدند
اما به قطع دانند
از لابه‌لای شعرم
ردی برای تو هست
ردی برای نفرین
ردی برای عشقت

آنها تو را ندیدند

اما شبی میانِ
حرف‌های پَرتِ خوابم
گفتم نگار چشمت
گفتم که از نگاهت
گویی که جان بگیرم

آنها تو را ندیدند
اما میان شعرم
منزل زدی نشستی
غم‌های من به نامت
چشمان من راهت

آنها تو را ندیدند
اما وجود من را
از روی این وقاحت
کودن می‌شمارند
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,755
پسندها
41,101
امتیازها
96,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #20
قلبم به جای تو از هستیش گذشت
از نبض قادرش
از رنگ قرمزش

قلبم برای تو
یک شوخیِ چرند
یک قول پرگناه
یک بازی گزند

دنبال رفتنی
دنبال ترک من
دنبال زخم زدن
به قلب خسته‌ی من
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا