متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

همگانی تاپیک جامع دو بیتی

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #101
نقش آغوشت کشیدم، اتفاق افتاد عشق
بوسه های داغ چیدم، اتفاق افتاد عشق
هرچه از زلف پریشانت پریشانتر شدم
چون به چشم تو رسیدم، اتفاق افتاد عشق
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #102
چشم وا کردم و دیدم که خدایم تو شدی
دفتر پر غزل خاطره هایم تو شدی
در سرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق
شادم از اینکه همه حال و هوایم تو شدی
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #103
به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک
که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک
چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین
شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک
(شهریار)
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #104
.
ای در میان جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #105
فانوس چیده ام مسیر غریبی که خطِ شب
پر کرده از هجومِ سیاهی و اضطراب
هر شب برای آمدنت نور میخرم
هرشب به عشق آمدنت میروم به خواب
.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #106
در دلم بود که جان بر تو فشانم روزی
باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر
عجب از عقلِ کسانی که مرا پند دهند
برو ای خواجه که عاشق نبُوَد پند پذیر
(سعدی)
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #107
ناهماهنگي تقدير نشان داد به من
به تقاضاي خود اصرار نبايد ورزيد
تلخي وصل ندارد كم از اندوه فراق
شادی بلبل از آن است که بو کرد و نچید
(کاظم بهمنی)
.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #108
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود اما هیچکس باور نداشت
خوب می دانم که تنهایی مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت
(قیصر امین پور)
.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #109
تَرَم اندازه ی ابری که به باران بزند
تو در این شهر نباشی، به بیابان بزند
هرچه بر سر بزند عاقبتش وصلی نیست
جز غم انگیزی پاییز، دگر فصلی نیست
(پویا جمشیدی)
.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • #110
هر نقش نگارینت چون منظره ی خورشید
مجموعه ی لطف است و منظومه ی زیبایی
چشمی که تماشاگر در حُسن تو باشد نیست
در عشق نمی گنجد این حُسن تماشایی
(استاد شهریار)
 
امضا : .ARMIN

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا