- تاریخ ثبتنام
- 14/2/18
- ارسالیها
- 1,005
- پسندها
- 4,413
- امتیازها
- 19,173
- مدالها
- 16
سطح
13
- نویسنده موضوع
- #271
بدون عیب و نقص! در کل همانند یک عروسک شده بود که اگر مژههایش را بر هم نمیزد هیچ کس نمیفهمید که او یک آدم واقعیست.
چگونه خودش را زیر آن حجم از عمل مخفی کرده بود؟! اصلاً چگونه شده بود که کمیل او را برای یک عمر زندگی انتخاب کرده بود؟! هیچ چیزشان باهم تناقص نداشت. کمیل یک مرد نچرال بود که هیچ عملی روی صورتش انجام نداده بود اما شریک زندگیاش یک دختری بود که خودش را کوبیده و از نو ساخته بود. ماهزر چشم از صورت سارپیل گرفت و نگاهش قفل ناخنهای زیبایش شد. ناخنهای کاشت شده و قرمز رنگ براق. چهقدر به دستهای ظریف و سفید مثل برفش این رنگ لاک میآمد.
به صورت مخفی به دستهای خودش از زیر چادر نگاه کرد و مشغول مقایسه کردن شد. دستهای ماهزر هم سفید بودند اما بدون هیچ گونه لاک و ناخن...
چگونه خودش را زیر آن حجم از عمل مخفی کرده بود؟! اصلاً چگونه شده بود که کمیل او را برای یک عمر زندگی انتخاب کرده بود؟! هیچ چیزشان باهم تناقص نداشت. کمیل یک مرد نچرال بود که هیچ عملی روی صورتش انجام نداده بود اما شریک زندگیاش یک دختری بود که خودش را کوبیده و از نو ساخته بود. ماهزر چشم از صورت سارپیل گرفت و نگاهش قفل ناخنهای زیبایش شد. ناخنهای کاشت شده و قرمز رنگ براق. چهقدر به دستهای ظریف و سفید مثل برفش این رنگ لاک میآمد.
به صورت مخفی به دستهای خودش از زیر چادر نگاه کرد و مشغول مقایسه کردن شد. دستهای ماهزر هم سفید بودند اما بدون هیچ گونه لاک و ناخن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.