S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالی‌ها 5,238 پسندها 31,596 امتیازها 80,673 مدال‌ها 51 12/10/21 #31 چگونه به گل سرخی که در دستانم منتظر توست بگویم : " رفته ای !" ((محمد شیرین زاده)) امضا : S.LOTFI
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالی‌ها 5,238 پسندها 31,596 امتیازها 80,673 مدال‌ها 51 12/10/21 #32 هنوز از صدف های ساحل صدای موج دریا می آید از قلب من دوست داشتن تو ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : S.LOTFI
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالی‌ها 5,238 پسندها 31,596 امتیازها 80,673 مدال‌ها 51 12/10/21 #33 چه چیز می توانست دریا را تا این حد طوفانی کند جز نسیم ملایمی که از میان موهای تو گذشته بود ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : S.LOTFI
چه چیز می توانست دریا را تا این حد طوفانی کند جز نسیم ملایمی که از میان موهای تو گذشته بود ... ((محمد شیرین زاده))
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالی‌ها 5,238 پسندها 31,596 امتیازها 80,673 مدال‌ها 51 12/10/21 #34 حتی اگر دور ترین باشی در شهامت لب هایم بوسه ایست بی هیچ مرزی ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : S.LOTFI
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالی‌ها 5,238 پسندها 31,596 امتیازها 80,673 مدال‌ها 51 12/10/21 #35 تو را دوست می دارم بسان اسیری که مژده آزادی را کوچه بی عابری که رد پای باران را و شب خاموشی که سو سوی ستاره هایش را تو را دوست می دارم ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : S.LOTFI
تو را دوست می دارم بسان اسیری که مژده آزادی را کوچه بی عابری که رد پای باران را و شب خاموشی که سو سوی ستاره هایش را تو را دوست می دارم ... ((محمد شیرین زاده))
A AINAZ.R کاربر حرفه‌ای سطح 25 ارسالی‌ها 2,758 پسندها 13,655 امتیازها 49,173 مدال‌ها 25 12/2/22 #36 چه لذت بخش است که صبح برخیزم پنجره را باز کنم ناگاه بوی نم باران در اتاق بپیچد چه لذت بخش تر اگر امروز اتفاقی ببینم ات ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : AINAZ.R
چه لذت بخش است که صبح برخیزم پنجره را باز کنم ناگاه بوی نم باران در اتاق بپیچد چه لذت بخش تر اگر امروز اتفاقی ببینم ات ... ((محمد شیرین زاده))
A AINAZ.R کاربر حرفه‌ای سطح 25 ارسالی‌ها 2,758 پسندها 13,655 امتیازها 49,173 مدال‌ها 25 12/2/22 #37 مرا اینگونه بشناس ماهی کوچکی که در آغوش تو وسعت دریا فراموش اش شد ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : AINAZ.R
A AINAZ.R کاربر حرفه‌ای سطح 25 ارسالی‌ها 2,758 پسندها 13,655 امتیازها 49,173 مدال‌ها 25 12/2/22 #38 امروز در خیابان کسی از من آتش خواست کاش می شد از جهنمی که در سینه داشتم شعله ای هم به او می بخشیدم ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : AINAZ.R
امروز در خیابان کسی از من آتش خواست کاش می شد از جهنمی که در سینه داشتم شعله ای هم به او می بخشیدم ... ((محمد شیرین زاده))
A AINAZ.R کاربر حرفه‌ای سطح 25 ارسالی‌ها 2,758 پسندها 13,655 امتیازها 49,173 مدال‌ها 25 12/2/22 #39 سینه ام طعم جراحت می خواست وقتی نوازش در دست های تو خوی درندگی داشت ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : AINAZ.R
A AINAZ.R کاربر حرفه‌ای سطح 25 ارسالی‌ها 2,758 پسندها 13,655 امتیازها 49,173 مدال‌ها 25 12/2/22 #40 و حسرت تو تا همیشه چشم هایم را ، نه سینه ام را خواهد سوزاند ... ((محمد شیرین زاده)) امضا : AINAZ.R
