سلام دوستای گلم
یه رمان مذهبی خوندن قبلا اسمش یادم نیست، دختره دو تا خانواده مذهبی با هم همسایه هستن که دختره یکیشون بی حجابه، خلاصه یه دوستی داره باهم میرن واسه راهیان نور ثبت نام میکنن. عاشق پسره همسایشون میشه با هم ازدواج میکنن پسره میره جنگ یه مدت خبری ازش نبوده فک میکنن شهید شده.
یه قسمتش هم دوست پسره شهید میشه ، جسدشو میارن که تشییع کنن همسرش میاد گریه میکنه تروخدا بذارین صورتشو ببینم که نیمذارن این دختره و پسره هم داشتن گریه میکردن جفتشون به روزی فک میکردن که پسره شهید بشه دختره هم میخواد اینجوری التماس بقیه کنه.
خیلی رمان قشنگ و اشک دراری بود
تروخدا اگه اسمشو میدونین بگین یه جا هم یه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.