متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

zsamii

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
11
پسندها
16
امتیازها
33
  • #2,351
فکر کنم رمان مکه نشین قلبم باشه اسم دختره هم شیداس
فکر میکردم اسم اصلی رمان این باشه ولی چند روز پیش تو گوگل یه پی دی اف پیدا کردم رمان کامل مکه نشین قلبم بود ولی با اسم ارثیه ی مادربزرگ
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

Fatemeyyz

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,352
سلام
یه رمانی بود به دختریو میفرستادن تو خونه ی یه پسری یه مدت باهم زندگی میکردن و پسرع و دختره عاشق هم شدن
پسره عضو یه باند بود که میخواست از رییس اون باند انتقام بگیره
ولی دراصل رییس باند دختر خودشو فرستاده بود تو خونه پسره و پسره نمیدونست و با اینکار میخاست پسره از دخترش محافظت کنه
که اخرشم رییس بانده گف من دخترمو فرستادم پیشت تا از تو در مقابلش محافظت کنم چون تو عاشقش میشدی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

roz sefid

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,353
سلام وقتتون بخیر من چندسال پیش یه رمانی میخوندم ک توش راحله شخصیت اصلی داستان بود ک روستایی و فقیر بود و امیر علی یه پولدار درجه یک بود اونجا( فکر کنم اسمش یا امیر مستوفی بود یا امیرعلی) خلاصه ک امیر نقشه میریزه و میره راحله رو به زور همسرش میکنه و کم کم راحله هم به امیر علاقه مند میشه(تا اینجاشو یادمه چون بعدش دیگه کانالش ادامه نداد رمان رو و من از دستش دادم) اگه کسی میدونه لطفا بگه ممنون میرم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

Silent eyes

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
24
امتیازها
40
  • #2,354
سلام و خسته نباشین
یک رمانی بود که توی همین انجمن نوشته شده بود دقیق یادم نیست ولی فک کنم قبل دو سال خوندمش البته نه همشو فقط نصفشو خوندم و بعد بخاطر یه سری مشکلاتی که توی گوشیم بوجود اومد فایلشو گم کردم.الان در به در دنبالشم ولی پیداش نمیکنم چیزایی که ازش یادمه رو اینجا میگم و لطفا اگه کسی میدونه اسم رمانش چیه بهم بگه ممنون میشم...

داستان در مورد یک دختریه (اسم های شخصیت هارو هم یادم نمیاد) که باباش یه جورایی توی مافیا کار میکنه و کلن کارهای خلاف و غیر قانونی انجام میده.این دختر از کارهای پدرش متنفره ولی خودشو مامانش نمیتونن کاری کنن تا اینکه مادرش از پدرش طلاق میگیره و دختره هم ازدواج میکنه و یه پسر به دنیا میاره.ولی یکی از دشمنای پدرش اونارو میدزده به خود دختره دست‌درازی میکنه و پسر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Mobina1233

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #2,355
سلام یه رمانی اسمش رو یادم نیست دختره داداشش از خارج برمیگرده و عاشق داداشش میشه و شبا خوابش رو میبینه
 

Ss_setiya_sS

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #2,356
سلام وقت بخیر دوتا رمان هست که اسمشون رو یادم نمیاد اگه میدونین یه کمک کنین



یه رمان بود درباره یه پسره بود که هکر بود بعد یه دختره رو هک کرده بود توی خونه ی دختره دوربین کارگذاشته بود و خلاصه همه جوره زیر نظر گرفته بودش دختره کلافه میشه تصمیم میگیره خود کشی کنه. از طریق همین دوربینا پسره میفهمه و میاد دختره رو میبره بیمارستان. دختره هم برای اولین بار میبینش


یه رمان دیگه هم بود پسره باباش میمیره زن باباش برای اینکه بهش ارث برسه پسره رو تو 16 17 سالگی چیزخور میکنه و همون شب از پسره حامله میشه. پسره رو از خونه بیرون میکنه و یه پسر به دنیا میاره. اون پسره هم سی و خورده ای سالش میشه عاشق یه دختره میشه. فکر کنم فصل ۲ هم داشت



اگه میدونید بگید لطفاااااا
 

PanahKamali123

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
14
پسندها
19
امتیازها
33
  • #2,357
سلام.یک رمانی بود دختر و پسرها با هم به اجبار ازدواج می کنند دختره نسبت به پسره خیلی مظلوم بود.پسره هم یک نفر دیگه رو دوست ولی مجبور شد با این دختره بمونه.پسره اون دختری که دوست داشت اونو فقط به خاطر پول می خواست.پسره دختره رو خیلی اذیت می کرد حتی یک بار بهش دست درازی می‌کنه توی خونه که هست میزارتش می‌ره وقتی میاد میبینه همین جوری که بوده هنوز همون جوریه.و می برتش بیمارستان و خودش یک هفته می‌ره مسافرت
سلام، رمان "معمار عشق" از نویسنده "دوشیزه"
 

aysu6491

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
4
امتیازها
0
  • #2,358
سلام دوستان دنبال یک رمانی میگردم ک خوندم اسم پسره هیراد بود اسم دختره هیراد عموی ناتنی دختره بود ک بعدا عاشق هم میشن هیراد تازه از خارج برگشته و تو یه شرکت برای مدل در اونجا استخدام میشه ک از قضا دختر اونجا بعنوان طراح کار میکنه ....
 

aysu6491

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
4
امتیازها
0
  • #2,359
سلام دوستان دنبال رمان میگردم ک پسره اسمش هامون و دختره اسمش دلوینه که اینا هردو پسر عمو و دختر عمو میشن ک از بچگی عاشق همن ولی پسره برای تحصیلات میره خارج دختره مریضی داره که مادرش فوط کرده و پدرشم تو خارج زندگی میکنه و پیش عمو و زن عموش که مادر پدر هامون میشن زندگی میکنه هامون بعد از چندسال بر میگرده و به عنوان استادش تو دانشگاه شرکت میکنه
 

Masoom

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
540
پسندها
5,067
امتیازها
21,773
مدال‌ها
12
سن
23
  • #2,360
سلام من دنبال یه رمانی میگردم که دختره متوجه خیا‌نت نامزدش میشه و از سر عصبانیت سوار یه ماشین میشه با یه راننده تاکسی اونم خیا‌نت می‌کنه یا بهش دست درازی میشه دقیق یادم نیس بعدا می‌فهمه اون طرف راننده تاکسی نبوده و
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
62
عقب
بالا