متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

سیسی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
2
امتیازها
3
  • #2,451
سلام اسم رمان کسی میدونه
دختره برای جشن فارق التحصیلی پسرخاله اش میره..وقتی داخل اتاق داره حاضر میشه با خودش حرف میزنه یک پسره تو تاریکی اتاق وایستاده دختره میبینه پسره شریک شوهر خاله دخترس کم کم باهم اشنا میشن پسره میره خواستگاری دختره ولی دو دله جواب بده خانوادش اصرار میکنن جواب بده ازدواج کن بهتراز این نمیاد....
دخترم دنبال کار میگرده بعد هرجا میره کار جور نمیشه بعد به عنوان منشی فکر کنم میره شرکت پسره
 

مهسا ذ

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
40
پسندها
66
امتیازها
103
  • #2,452
سلام دنبال یک رمانم که دختره نمیدونم مهندس کشتیه چیه فقط یادمه توی کارایی هست که مردا بیشتر کارمیکنن روی آب وشاید سد سازی یک آقاهی که مدیر یک شرکته بهش پیشنهادمیده باهاش ازدواج صوری کنه تابتونه اقامت یک کشوری روبگیره که قبلن دوست دخترش روفرستاده اونجا تااینم با گزینه متاهل بودن بره اونجا پیش دوست دخترش اما وقتی میره پیش دوست دخترش پشیمون میشه وبرمیگرده پیش همین خانم که باهاش ازدواج صوری کرده بوده.
به پای خورشید نام رمان هستش
 

مهسا ذ

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
40
پسندها
66
امتیازها
103
  • #2,453
سلام یه رمان هستش که دختره بارداره مجبور میشه با برادر شوهرش ازدواج کنه ، پدر شوهرش قصد جونش میکنه ، یه جا هم برادر شوهره همه چیزش و میزنه به نام دختره خودش میره زندان ، آخرش با هم خوب میشن
 

Baresh_eimani

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,455
سلام من دقیق یادم نیست درمورد رمان
ولی درمورد یه دختری بود که پدر و مادرش از هم طلاق گرفته بودن و بعد از یه مدت دختره میره پیش پدرش زندگی کنه اونجا مردیو میبینه فک کنم از اقوام پدرش بود که مرده همسرشو از دست داده بود و دختره کم کم بهش علاقه مند میشه
 

سیسی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
2
امتیازها
3
  • #2,456
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

سیسی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
2
امتیازها
3
  • #2,457
سلام اسم رمان کسی میدونه
دختره برای جشن فارق التحصیلی پسرخاله اش میره..وقتی داخل اتاق داره حاضر میشه با خودش حرف میزنه یک پسره تو تاریکی اتاق وایستاده دختره میبینه پسره شریک شوهر خاله دخترس کم کم باهم اشنا میشن پسره میره خواستگاری دختره ولی دو دله جواب بده خانوادش اصرار میکنن جواب بده ازدواج کن بهتراز این نمیاد....
دخترم دنبال کار میگرده بعد هرجا میره کار جور نمیشه بعد به عنوان منشی فکر کنم میره شرکت پسره
 

mohadeseh9766

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,459
سلام
رمان در مورد دختری بود که خدمتکار بود تو یه مهمونی و انگار توی اون مهمونی مواد مخدر هم میدادن و ابی که اون دختر خورد الوده به همین مواد بوده بعد یه پسره پولدار بود که اونم اشتباهی مواد مصرف کرده و اینا تو حال خودشون نبودن که با هم رابطه برقرار میکنن و بعد از اون دختره که زودتر به خودش میاد سریع فرار میکنن و یه لنگه کفشش جا میمونه
اون پسره از طریق دوربینای خونش دختره رو پیدا میکنه و می‌فهمه که دوقلو پسر هم باردار شده و اینکه پسره از خارج اومده بود و اونجا بزرگ شده بودش اسمش هم خارجی بود، پدرش مرده بود و مادرش دوباره ازدواج کرده بود و مادرش یه مزون لباس داشت پسره خیلی دوسش داشت ولی دختر ازش میترسید و از بس تو این چند وقت که با این پسره اشنا شده بود حرص خورده بود که موهاش سفید شده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

eesh

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,460
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه هستند و اسم اون رمان مجهول رو می دونند، اول باید بررسی کنند تا مطمئن بشوند که قبلا به اون سوال، پاسخی داده نشده باشه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
61
عقب
بالا