متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

666666Sogand

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
8
امتیازها
3
  • #251
سلام گلم، منم اسم این رمان رو هر چی گشتم پیدا نکردم ولی یه کانال دارم توی روبیکا که این رمان رو می‌ذاره، اگه می‌خوای خصوصی بزن و آیدیتو بده تا برات بفرستم
اسم رمانش داری میری هست اسم شخصیت دختره در اصل ماراله که تغییر دادن گلم تو گوگل اسم رمانو بزن بیاره پی دی افو دان کن راحت
 

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
سطح
33
 
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,343
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
20
  • #252
سلام! امیدوارم دیگه اسم این رو بدونید!
درباره‌ی یه دختره که تو یه شرکت کار می‌کنه و اخلاقش بشدت بده. میخواد یه مسافرت کاری بره، اما فقط کسایی رو می‌برن که متاهل باشن. یه روز که بیش از حد عصبی بود، داشت توی راهروی شرکت با دوستش راه می‌رفت که به یکی خورد و افتاد روی زمین. وقتی بلند شد یه پسره رو دید که اسمش عماد بود که اونم مسخره‌ش کرد. بعد چند وقت، می‌فهمه که اونم کارمند همون شرکته و مجرده، میخواد به همون مسافرت بره، اما نمیتونه. بعد یه قسمتی بود که دختره برای خودش غذا آورده بود که پسره غذاش رو میخوره و دختره هم از لجش، توی غذاش آب می‌ریزه و پسره دلخور میشه. بعد دختره به عماد با زور دوستش میگه که عقد کنن و برای کارشون، اسمشون بره تو شناسنامه‌ی هم و وقتی کارشون تموم شد، طلاق بگیرن. دختره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN BARZAN~

فرنسا

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #253
یه رمان بود. دختره و پسره هر دو دکتر بودن. اسم پسره امیرارسلان نامدار بود. با دکترای دیگه ی بیمارستان میرن به سیمینار خارج از کشور. عاشق هم میشن. مامان پسره میاد دختره رو خاستگاری میکنه. ازدواج میکنن. بعد ازدواجشون دختره به پسره شک‌میکنه طی یه سری اتفاقا که فکر میکنه نامردی کرده. نگو خواهره پسره بوده که با پسره رفت و امد داشته. خواهر گمشده ش. کسی میدونه اسم رمان چیه
 

..._...

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
4
امتیازها
0
  • #254
سلام دوستان
من قبلا رمانی روخوندم که الان هرچی میگردم پیداش نمیکنم
خلاصه رمان: دختری به اسم آنیتا که بخاطر مدل لباس پوشیدنش و اینا کسی سمتش نمیومده تو دانشگاه از پسری به اسم آریا خوشش میومده ولی بخاطر تیپش و اینا..
اونم از کیوان که آوازه‌ش تو کل دانشگاه پیچیده میخواد که کمکش کنه کیوان دوست آریاست(آریا هم ناراحتی قلبی داره) ولی بعد ها متوجه میشه که آریا رو فقط مثل یه برادر دوست داره و عاشق کیوان میشه(آریا فوت میکنه اگه اشتباه نکنم)
ممنون میشم اگه اسم رمانو بگین
 

مهر...

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #255
رمان خانم دوتا پسر داره همسرش برای اینکه مادرش پیدا کنه اونا رو تنها میزاره هر دوتاشون من پزشکن
 

mahak1387

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
9
پسندها
30
امتیازها
33
  • #256

Parisa_7349

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
9
امتیازها
0
  • #257
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان ،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرش رو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سها میخواد فراموشش کنه اما دوماه بعد متوجه میشه بارداره و وقتی میخواد سقط کنه میفهم بچه ها سه قلو ان در صورت سقط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری 18ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه اما درست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه ، شوهر و پدر سه قلوها ی سها!


کسی اسم این رمانو میدونه ؟؟؟؟؟؟
 
امضا : Parisa_7349

Parisa_7349

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
9
امتیازها
0
  • #258
سلام بچه ها
من یه رمان میخوندم پسره مدلینگ بود بعد با دختر عموش عاشق هم بودن توی یه عمارت زندگی میکردن
وقتی نامزد بودن دختره باردار شد دوقلو ولی دوست دختره به بهانه ی کار اومد توی خونشون و با حالت مصنوعی از پسره باردار شد و باعث شد ک بینشون به هم بخوره و دختره از خونه بره و تصادف کنه و یکی از بچه‌اش رو از دست بده
 
امضا : Parisa_7349

Mahdieh115

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #259
سلام
یک رمانی بود که دختر تب داشت پسره خودش روانپزشک بود بعد برای درمان به دختره شوک الکتریکی دادن
خوشحال میشم برای پیدا کردن این رمان کمکم کنید
 

S5heyda

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
0
  • #260
یه رمان هست که دختره دانشجوی وکالت بوده بعد سر یه پرونده که فکر می کرده حکم اشتباس بعد میره وکیلرو می دزده ولی بعدا می فهمه وکیله نامزدش بوده که حافظشو از دست داده بوده و آخرش دوباره با هم ازدواج می کنن
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
67
عقب
بالا