- ارسالیها
- 1
- پسندها
- 29
- امتیازها
- 30
- ارسالیها
- 1,312
- پسندها
- 6,248
- امتیازها
- 24,673
- مدالها
- 26
منم دنبالشم فهمیدی بهم بگوسلام دنبال رمانی میگردم که یه دختره که برادرش میوفته زندان و دختره رو به فرزندی میگرن و پدرش بهش هک یاد میده بعد ها برای خودش با دوستای داداشش باند تشکیل میده و اسمش رز مشکی بود
ژانرش پلیسه کسی اسمش و میدونه؟
امضا : Altinay*
- ارسالیها
- 37
- پسندها
- 689
- امتیازها
- 3,603
- مدالها
- 7
سلام رمان "ریما"رو چک کنیدسلام دنبال رمانی میگردم که یه دختره که برادرش میوفته زندان و دختره رو به فرزندی میگرن و پدرش بهش هک یاد میده بعد ها برای خودش با دوستای داداشش باند تشکیل میده و اسمش رز مشکی بود
ژانرش پلیسه کسی اسمش و میدونه؟
- ارسالیها
- 93
- پسندها
- 493
- امتیازها
- 2,803
- مدالها
- 6
- ارسالیها
- 2
- پسندها
- 5
- امتیازها
- 0
رمان وقتی پلیس شدم رو چک کنید .
سلام یه رمان تخیلی بود که پسره گرگینه س و داره با یه پری ازدواج میکنه ولی کشش زیادی بهش نداره بعد میفهمه پریه حاملس و بچه ش جفت پسره س وقتی بپه به دنیا میاد به خوردن خون پسره علاقه داره ولی بعد از دوسال برای حفاظت از بچه اونو به کشوری میبره حالا بعد از بیست سال دختره وارد جنگل میشه و با پسره روبرو میشن و وقتایی که دسته همو میگیرن یه کلاف طلایی دور دستشون میپیچه یه ساله دنبالش میگردم
ممنونسلام رمان "ریما"رو چک کنید
سلام.من یه رمان خوندم که در مورد یه دختر بود که رشته دانشگاهیش در مورد طراحی صنعتی بوددر حالی که خانوادش همه مهندسی عمران خونده بودن و دختره با رفیق همسر دوستش کار تولیدی چوب داشتن و عاشق هم میشن ولی انبار چوبشون اتیش میگیره و بدهی بالا می یاره و پسره میره زندان و پدربزرگ دختره به دختره میگ اگ می خوای پسره ازاد بشه باید با پسرعموت ازدواج کنی و دختره میره با پسرعموش خارج و بعد چند سال برمیگرده ایران و دوباره با پسر همکار میشن و بعد اتفاقات زیاد دوباره بهم می رسن.داخل اسم رمان کلمه پرواز هم بود
- ارسالیها
- 176
- پسندها
- 3,243
- امتیازها
- 16,633
- مدالها
- 10
یه رمانی بود
یک پسره بود شب عروسیش عروسش فرار میکنه، حالا از قضا دختر اصلی داستان بخواطر اجبار مادر ناتنیش مجبور میشه با پسر عموش ازدواج کنه برا همون شب عروسیش فرار میکنه
حالا این پسره که عروسش فرار کرده که خیلیم عصبیه دختره رو میبینه و جای عروس جاش میذاره.
اسم مامان پسره ماهی بود یادمه
اسم باباشم فکر کنم تورج.
دوتا بچش که یکیش ارام و اون دیگه یادم نیس تو اوایل زندگیش گم میشن.
حالا از قضا این عروس مادر واقعیش همین ماهیس
اسمش نمیدونم چیه؟ لطفا بگید
یک پسره بود شب عروسیش عروسش فرار میکنه، حالا از قضا دختر اصلی داستان بخواطر اجبار مادر ناتنیش مجبور میشه با پسر عموش ازدواج کنه برا همون شب عروسیش فرار میکنه
حالا این پسره که عروسش فرار کرده که خیلیم عصبیه دختره رو میبینه و جای عروس جاش میذاره.
اسم مامان پسره ماهی بود یادمه
اسم باباشم فکر کنم تورج.
دوتا بچش که یکیش ارام و اون دیگه یادم نیس تو اوایل زندگیش گم میشن.
حالا از قضا این عروس مادر واقعیش همین ماهیس
اسمش نمیدونم چیه؟ لطفا بگید
امضا : Lucida
سلام من دنبال رمانی میگردم که اسم دختره تاجایی که یادم میادمهتاب بود ویهپسری داشت به این ایلیا متاهل بود وهمسرش فوت کرده بود پسرصاحب خونه شون که دوست مامانش میشده ازخارج میاد دیدن مادرش وداستان اونام شروع میشه لطفا اگه اسمشو میدونید بگید