متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

حیران

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
  • #471
خداوکیلی چجور این رمانارو میخونی و افسردگی نمیگیر
چون اخرش خوبه اصلا ناراحت کننده نیس و اینکه واقعا دختره مقاومه و مثل خیلی ها سریع جا نمیزه و خودشو نمی کشه وماورایی نیس واقعا واسه بعضی ها اتفاق افتاده
اسم رمانشم با باد می خوانم قشنگه
 
آخرین ویرایش
امضا : حیران

12_13Mahi

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
10
امتیازها
33
  • #472
لام من یه رمان خوندم دختره اسمش عسل بود فک کنم بعد وقتی ۱۵ سالش بود پسر داییش مهران یه جوری صحنه سازی می‌کنه بعد باباش از خونه میندازش بیرون می‌ره با عموش خارج جراح میشه برمی‌گرده برا انتقام ولی نمیگیره آها راستی عاشق پسر خالشه اگه کسی اسمش و می‌دونه لطفاً بگه
کسی نمیدونه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Hananehpk

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
31
امتیازها
33
سن
19
  • #473
سلام به همه من یه رمانی یه مدت پیش خوندم ولی متاسفانه اسمشو فراموش کردم رمان درمورد یه خانم دکتر بود که به زور مادرش با پسرخالش ازدواج کرده بود و متوجه میشه حاملس میاد خونه و میبینه شوهرش داره بهش بی‌وفایی میکنه و وقتی از خونه میزنه بیرون شوهرش کیفشو میکشه و جواب ازمایششو میبینه... درکل موقع طلاق مرده میگه من بچرو نمیخوام هیچ وقتم حتی بهش سرم نمیزنم دختره بعد طلاق با ی دکتر اشنا میشه ک خیلی مهربونه و زنو پسرشو توی یک تصادف از دست داده و اینکه دختره خیلی مادر رو مخی داره در حدی ک اخرش باعث کشته شدن خواهر کوچیکشون میشه و خودشم فلج میشه ممنون میشم کمکم کنید
کسی اینو نمیدونه دوستان
 

Hananehpk

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
31
امتیازها
33
سن
19
  • #474
سلام. دختره دکتر بود، خیلی دوستاش روش حساب میکردن. بعد میان دوستش رو بدزدن این هم نو خونه پیش دوستش بود، دوتاشونو میدزدن. به این تعرض میکنن، این دختر بچگی تصادفی داشته که دکتر ها گفته بودن بچه دار نمیشه. یک پسره که فکر کنم اسمش سیاوش بود یا کیارش عاشق این دختره میشه اما با یک دختره دیگه نامزد میشه که بعدا نامزدی رو بهم میزنه و با این دختره ازدواج میکنه
رمان پاییز آغاز زندگیست رو لطفا چک کنید
 

SkhMahsa

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
26
پسندها
58
امتیازها
90
مدال‌ها
2
  • #475
سلام
من قبلا یه رمان خوندم که دختره چادری بود و توی ارایشگاه کار میکرد
یه روز یه خواستگار براش میاد که پلیسه
دختره هم جلسه اول خیلی هول میشه اما بعد همش بهونه میاره.
ی شب ی خواب میبینه و نظرش عوض میشه
بعداز ازدواجشون معلوم میشه دختره توی باند موادمخدر بوده و شاهد یه قتل هم بوده
تا تلاقی خطوط موازی:>
 

Fti_ph

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
25
امتیازها
33
  • #476

گل گندم

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
  • #477
سلام دنبال یک رمانم که دختره نمیدونم مهندس کشتیه چیه فقط یادمه توی کارایی هست که مردا بیشتر کارمیکنن روی آب وشاید سد سازی یک آقاهی که مدیر یک شرکته بهش پیشنهادمیده باهاش ازدواج صوری کنه تابتونه اقامت یک کشوری روبگیره که قبلن دوست دخترش روفرستاده اونجا تااینم با گزینه متاهل بودن بره اونجا پیش دوست دخترش اما وقتی میره پیش دوست دخترش پشیمون میشه وبرمیگرده پیش همین خانم که باهاش ازدواج صوری کرده بوده.
 

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
سطح
33
 
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,343
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
20
  • #479
سلام
چندوقتیه دنبال یه رمان میگردم اما هرچی سرچ کردم نبود.
درباره‌ی یه دختر بود که همراه مادر و پدرش به جشن عروسی کسی که دوستش داشت می‌ره و اسم پسره هم سام بود، بعد اونجا وقتی سام رو با زنش می‌بینه که با عشق و لبخند همو نگاه میکنن، با گریه راهشو میگیره و می‌ره که بارون بدی میگیره و حالش بدتر میشه. بعد یه ماشین کنارش وایمیسه که چندتا پسر بودن و به زور می‌خواستن ببرنش که دقیقا یادمه یه پراید ایستاد و یه پسر بیرون اومد و باهاشون درگیر شد. وقتی که پسرا رفتن، دختره که افتاده بود زمین رو بلند می‌کنه و می‌برتش تو ماشین. وقتی که دختره بیدار میشه خودشو تو خونه‌ی ناآشنا می‌بینه که یه پیرزنه که مادربزرگ پسره‌ست میاد تو و اسم پسره هم علیرضا بود. دختره هم زخمی شده بود و فقط هم با عموش یا داییش بود،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN BARZAN~

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
66
عقب
بالا