سلام چند وقت پیش یه رمانی خوندم که اسمش یادم نیست اگه میشه کمکم کنید
رمانه ۳تا شخصیت دختر داشت که اسم یکیشونو یادمه اونم نفس بود بعد اینا دانشگاه تران قبول شدن و فک کنم از شمال اومدن تهران یه خونه گرفتن
بعد وقتی برای خونشون خرید میکردن میرن داخل یه مغازه و با پسری به اسم امیر اشنا میشن امیر از یکی ازاون دخترا خوشش میادو بهش پیشنهاد میده تو مطبش کار کنه و خلاصه
شخصیت نفسم که اونجور که یادم میاد عاشق یکی از استاداش میشه که فک کنم اسم استادش هم ساترا بود و بعد از خواستگاری به طور ناخواسته تو یه مهمونی نوشیدنی میخورن و دوست میشن نفس بعد چند وقت باردار میشه ومجبور میشن زودتر ازدواج کنن
اسم بقیه شخصیتاش یادم نمیاد لطفا کمکم کنید دیوونه شدم ولی نمیتونم پیداش کنم
این چیزایی بود که از رمانه یادم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.