متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Momom

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
11
امتیازها
30
  • #771
میشه لطفا یکی بگه اسم این رمان چیهههه دیوونه شدممممم
پسره دختررو میدزده و بهش دست درازی میکنه البته از قبل عاشقش بوده ولی دختره نمیشناسش و فقط چشمای پسره واسه دختره اشناست
یکی بگهههههه


( پسره یکی از دوستاش که دکتره ام میاره دختررو معاینه کنه که اون وسره ام میخواد به دختره کمک کنه که دختره فرار کنه )
 

Ghazal Mohammadi

نویسنده افتخاری
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
13,673
امتیازها
35,373
مدال‌ها
21
  • #772
سلام من دنبال یه رمانی میگردم
دختره تو دانشگاه بایه پسره لج بودن وهمش در حال کل کل بودن
بعد داداشش یا زن داداشش سرطان میگیره بعد خانوادش میرن خارج ولی دختره میمونه
بعد با همون پسره همسایه میشه

اگه میدونین اسمشو بگین
در همسایگی گودزیلا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • #773
امضا : Dark night

Mis.rosha

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
6
امتیازها
0
  • #774
سلام.داستان راجع به دختریه که واسش پاپوش درست کردن واسه همین نامزدش ولش میکنه ولی دختره هر شب میرفته نامزدشو از دور میبینه بعد تو یه مهمونی دختره با یه خواننده اشنا میشه که عاشق هم میشن و قول میدن بدون هم سیگار نکشن وقتی بیگناهیه دختره ثابت میشه و برمیگرده پیش خانوادش باباش به زور به یه پسر پولدار که خلافکار بوده شوهر میده که میرن خارج زندگی میکنن و پسره هم به دسته یه باند کشته میشه و وختره دوباره برمیگرده ایران و .. لطفا اسمشو بگین.
 

Simin76

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
  • #775
سلام
یه رمان هستش چیزی که یادمه اینکه در مورد یه دختری که دو تا پسر عمو داشت بزرگتره فکر کنم خارج بوده کوچکتره عاشق این دختر میشه و خودکشی میکنه و میمیره پسر بزرگه برمیگرده نقشه میکشه تا دختره عاشقش بشه وقتی که توی حیاط با هم صحبت میکنن پسره میبینه عمو و پدربزرگ و خلاصه همه وارد میشن دختره رو هل میده بهش میگه خجالت بکشه و نامزد داره و ابروی دختره میره باعث طرد دختره میشه و از اون شهر میره. بعد از چند سال به دلایلی دختره برمیگرده و پسرعموهه میفهمه که دختره تقصیری نداره و سعی میکنه که دلشو بدست بیاره
 

مهدیس امیرخانی

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
117
پسندها
1,564
امتیازها
9,653
مدال‌ها
8
سن
16
  • محروم
  • #776
سلام
یک رمانی بود که دختره با یکی دوست بود
ولی مجبور میشه بایکی دیگه ازدواج کنه
بعد ازدواجش از شوهرش قایم میکنه ولی شوهرش میفهمه و کلی دعوا میکنن
اگه یادتون میاد بگین
رمان مشابه اینم باشه معرفی کنید
 
امضا : مهدیس امیرخانی

Samirasssss

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
9
امتیازها
0
مدال‌ها
1
  • #777
سلام دوستان
دنبال یه رمان میگردم دوجلدی که جلداولشو خوندم اسمش یادم نیست چیه تا جلد دومشو پیدا کنم
داستان درمورد فکر کنم دختری دورگه ایرانی کره‌ای هست که میره کره دقیق یادم نیست چی میشه ولی شخصیت‌های مکزیکی به اسم اگر اشتباه نکنم رافائل داره
کلا ژانر پلیسی و خلاف و از این چیزهاست
 

.aydara

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #778
سلام من چند سال پیش یه رمان خوندم که دوتا خواهر دوقلو بودن یکیشون معلم میشه و تو دهکده میره و زن ارباب میشه ولی میکشنش و شوهرش نمیفهما و خواهر دوقلوش بجاش میادنقش زن ارباب و بازی میکنه تا بفهمه سر خواهرش چی اومده اسم یکیشونم ستاره بود یه عمه هم داشتن به اسم نرگس که اینارو بزرگ کرده بود ولی در نهایت همه کارا تقصیر اون بوده کشی میدونه من خیلی دنبالشم
 

Shide

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
65
پسندها
108
امتیازها
523
مدال‌ها
3
  • #779
سلام من چند سال پیش یه رمان خوندم که دوتا خواهر دوقلو بودن یکیشون معلم میشه و تو دهکده میره و زن ارباب میشه ولی میکشنش و شوهرش نمیفهما و خواهر دوقلوش بجاش میادنقش زن ارباب و بازی میکنه تا بفهمه سر خواهرش چی اومده اسم یکیشونم ستاره بود یه عمه هم داشتن به اسم نرگس که اینارو بزرگ کرده بود ولی در نهایت همه کارا تقصیر اون بوده کشی میدونه من خیلی دنبالشم
رمان عشق ارباب
 

.fatima

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #780
یه رمانی بود دقیق یادم نیس ولی دختره از اون دختر سرکشا بود که هیچکس حریفش نبود یه بارم اتاقشو دراومد رنگ مشکی زد عین این خونه های ارواح یه طناب دارم وصل کرد بالا سقف اتاقش یه داداشم داشت این دختره هم عاشق داداش دوستش میشه بعد با یه دختری چادری دوست میشه میرن یه موسسه ای که داخلش موسیقی و چیزای هنری تدریس میشد دختره هم متحول میشه از این رو به اون رو میشه به داداش دوستش هم میگه دوستش داره ولی داداش دوستش میزنه زیر ذوقش دیگه هیچی دختره چادری میشه و همین حرفا دیگه
لطفا اگه کسی اسم رمان رو میدونه بگه خیلی دنبالشم
فک کنم اسمش "یک بار نگاهم کن" بود دوجلد داره اسم دختره ترنجه اسم پسره عرشیا؟
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
66
عقب
بالا