متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Khanommmmmm

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #781
سلام بنده قبلا رمانی خوندم اصلا اسمش یادم نمیاد

لطفا کمک کنید اسمشو پیدا کنم



یک رمانی بود که دختره نمیدونم چطوری میشه و کجا میره که یک پسری که خوشگلم بود ولی از خانوادش طرد شده بود و همه اونو آدم بدی میدونستن پیشش میاد و همه اونارو باهم میبینن بعد مجبورشون میکنن ازدواج کنن که دختره اصلا از پسره خوشش نمیاد بعدم فک کنم پسره گیتار میزد یا ویولن چون طرد شده بود فقیرم بود که میخواد به دختره یاد بده که بعد اونجا عشقشونو ابراز میکنند.
فک کنم دختره آخرش ماما میشه
 

Sanieh

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
26
پسندها
53
امتیازها
90
  • #782
یک رمان خارجی بود که دختره پدر و مادرش مرده بودن. پدرش تاریخ و زبان های مختلف به دختره یاد داده بود. دختره رو به عنوان ندیمه همراه دختر خالش یا دختر داییش به یونان میفرستن تا ملکه بشه. اما جنگ داخلی میشه و بعد این دختره با پادشاه ازدواج میکنه
 

Nazanin22

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #783
سلام یه رمانی بود که اسم شخصیت هاش امیر و ایسو بود
ایسو پدرش معتاده، ایسو به اصرار دوستش وارد یه گروه میشه توی تلگرام و اونجا با امیر هم صحبت میشه
امیر اونوتوی مهمونی میبینه و خوشش میاد از ایسو
ایسو مشکل قلب داره و امیر یه ارباب و ۲۹ سالشه و عاشق شکنجه دختراس
وقتی ایسو امیر ازدواج میکنن رقیب امیر برای ایسو تله میذاره و جوری صحنه سازی میکنه که انگار ایسو به امیر نامردی کرده
و بعدش امیر وقتی این موضوعو میفهمه ایسو رو شکنجه میده
اسم رمان رمان ارباب هستش
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Aynaz74

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
16
امتیازها
33
  • #784
سلام بنده قبلا رمانی خوندم اصلا اسمش یادم نمیاد

لطفا کمک کنید اسمشو پیدا کنم



یک رمانی بود که دختره نمیدونم چطوری میشه و کجا میره که یک پسری که خوشگلم بود ولی از خانوادش طرد شده بود و همه اونو آدم بدی میدونستن پیشش میاد و همه اونارو باهم میبینن بعد مجبورشون میکنن ازدواج کنن که دختره اصلا از پسره خوشش نمیاد بعدم فک کنم پسره گیتار میزد یا ویولن چون طرد شده بود فقیرم بود که میخواد به دختره یاد بده که بعد اونجا عشقشونو ابراز میکنند.
فک کنم دختره آخرش ماما میشه
رمان وسوسه
 

Maram

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #785
سلام رمانی سال پیش خوندم که دختره اسمش آیسان بود با شوهر خواهر ناتنی خودش اشنا میشه صیغش میشه ولی نمیدونسته شوهرش هست اسم پسره هم امیر علی بود بعد که میفهمه شوهرش ترک میکه کسی اسمشو میدونه
 

Shinym819

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #786
سلام
من یک رمان خوندم که دختره فراموشی گرفته بود وکاملا اتفاقی با نامزدش برخورد میکنن اما دختره یادش نیست نامزدشونن
ممنون میشم اگه میدونین اسمشو بگین
 

FATEMEH HOSSEINI

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,237
پسندها
16,078
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • محروم
  • #787
امضا : FATEMEH HOSSEINI

Ana.A

نو ورود
سطح
7
 
ارسالی‌ها
37
پسندها
689
امتیازها
3,603
مدال‌ها
7
  • #788
سلام دوستان دنبال رمانیم هستم ک پسره بچه داشته باشه و با دختر داستان باهاش ازدواج کنه
سلام رمان پدر خوب و زندگی خصوصی رو چک کنید
 

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
سطح
33
 
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,343
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
20
  • #789
امضا : NEGIN BARZAN~

Nadiaaaaaaa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #790
سلام
دنبال رمانی هستم ک اسم رمان یادم نیس
۳ تا دختر و‌۳ تا پسر باهم ت یه خونه هم خونه میشن بعد عاشق هم میشن اسم یکی از شخصیتا ترانه بود بعد تصادف می‌کنه کور میشه به دکترش میگع ب پسری ک عاشقمه ب دروغ بگو کور شدم
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
66
عقب
بالا