نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Hastam

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
11
پسندها
8
امتیازها
3
  • #2,501
سلام دوستان من دنبال این رمان هستم ولی اسمشو نمیدونم ممنون میشم اگه میدونید راهنمایی کنید
دختره و پسره عاشق هم میشن و بعد ازدواج میکنن بعد یه مدت اینا اقدام ب بچه دار شدن میکنن ولی بچه دار نمیشن میرن آزمایش میدن ببینن مشکل از کدومشونه و جواب آزمایشو دختره میره میگیره و میفهمه مشکل از پسره اس و بخاطر غرور پسره میگه ک مشکل از خودشه و این باعث عوض شدن اخلاق پسره و خانواده اش میشه و پسره بعد یه مدت نامزد میکنه و وقتی آزمایش میدن با اون دختر جدیده معلوم میشه این عقیمه و قضیه و متوجه میشه
اگر پیدا کردی بگو به منم
 

fatimou23

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,502
سلام دوستان من دنبال یه رمان هستم درست خلاصه شو یادم نمیاد ولی درباره ی این بود که دختره فکر میکنم مادرو پدرش و از دست داده بود بعد پیش عموش زندگی میکرد سنش هم پایین بود نزدیک 19 اینا بعد عموش اون و به یه مرد پولدار 40 ساله میده و مجبورش میکنه ازدواج کنه باهاش ولی مرده ادم بدی نیست و دختره رو دوست داره خیلی خوب باهاش رفتار میکنه فکر میکنم دختره هم مشکل تنفسی داشت و مرده هم یه دختر داشت که خارج زندگی میکرد اما زن سابقش اونو برگردونده بود .
اگر درست یادم باشه کلمه ی *خورشید* هم توی اسم رمان بود .
ممنون میشم کمک کنید پیداش کنم
 

sarina3

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,503

سلام روزتون بخیر
من دنبال یه رمانم اسم دختره سارینا بود و برادرش سام که سام میمیره و آوش پسری بود که خوشش از سارینا میومد و برای اینکه اونو مال خودش کنه بهش دست درازی کرد و نیما پسر عموی سارینا بود که خوشش میومد از اون و بعد متوجه شد که سارینا خواهرش هست و چند سال پیش پدر و مادر سارینا و سام و نیما ،نیما رو میدن به خانواده عموی سارینا
لطف میکنید اگه کسی بلده اسمشو بگه رمان جالبی بود
سلام این یه خلاصه ازشه
میشه اگه میدونید بگید
ساریناکه درخانواده‌ای ثروتمند متولد شده است تمام دوران کودکی خود را در انگلیس گذرانده وبه سبک زندگی غربی گرایش زیادی دارد.در کودکی مادر خود را در تصادف از دست میدهد وپدرش سکته ناقص میکند‌.بردارش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

asl.hy

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,504
سلام دنبال یه رمانی میگردم که یه دختر با برادر و مادرش تو اتوبوس تصادف میکنن
دختره درس خون نبوده و پسره پزشک
دختره صورتش میسوزه توی تصادف و یه دکتر به سرپرستی میگیره چون دختره الکی میگه حافظه از دست داده
موقع تصادف هم مادر فقط میگه پسرمون نجات بدین و از دختر یادی نمیکنه
بعد هادختره میفهمه که برادرش پسر خالش هست
در آخر هم هر دو پزشک قلب هستن
 

atyek

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,505
دنبال یک رمان قدیمی میگردم
میتوانید این رمان را پیدا کنید؟
مشخصات اصلی داستان:
- شخصیت اصلی: دختری ریزنقش (احتمالاً به نام آوا)
- یتیم بود ولی وضعیت مالی خوبی داشت
- دوستی به نام فاطمه داشت که مذهبی بود و برادر فاطمه ، دختر داستان را دوست داشت
- داستان بر اساس زندگی واقعی بود

### شخصیت مرد داستان:
- نام: محمد
- ویژگی بارز: قد بسیار بلند
- بسیار ثروتمند ، تاجر

### نکات دیگر:
- در میانه داستان، دختر و پسر در یک آپارتمان زندگی می کنند
- در زمان خواندنم، داستان ناتمام بوده
- یک رمان آنلاین بوده است
- اوایل داستان دختر از درد بیهوش میشود و محمد به او لباس میپوشاند و به اورژانس زنگ میزند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

HZM

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
0
امتیازها
0
  • #2,506
یه رمانی هست دختره داداشش با یه دختره فرار می‌کنه می‌ره خارج بعد دختره مجبور میشه صیغه بابای زن داداشش بشه،بعد پیرمرده میمیره دختره با برادرزاده پیرمرده ازدواج می‌کنه
اسمشو لطف میکنید بگید؟
طلاهای این شهر ارزانند
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا