چکیده نگار چکیده‌نگار رمان پشت لبخند، درد حکم می‌کند | راحله خالقی نویسنده برتر انجمن یک رمان

[Rahel.]

بسم ربی
نام رمان: پشت لبخند، درد حکم می‌کند
ژانر: ‌#تراژدی #اجتماعی #عاشقانه #معمایی
نویسنده : راحله خالقی
خلاصه رمان: زمانه آن‌گاه رنگی دگر به خود می‌گیرد که دل‌آرا قصد دفاع از تمامیت خود را دارد و مُهر بدنام "قاتل" بر پیشانی‌اش کوبیده می‌شود. زندان جای ترسناکی‌ برای اویی که لای پر قو بزرگ شده‌ست. در این میان رادمان کیانمهری که تنش مملو از زخم‌ها و دردهاست؛ می‌کوشد تا نجات دهنده‌ی دخترک از بندِ بخش متروکه‌ی دنیا باشد

 

[Rahel.]

میان دو دوست از زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد. جمشید خان بی‌معرفت و سنگ‌دل کجا و این خسرو دل شکسته و آشفته کجا؟
مگر گِل آدمیان را چگونه لگد زده‌اند که تفاوتشان سر به فلک کشیده است؟!

 

[Rahel.]

پشت لبخندهایش، هزار و یک درد نهفته است؛ هزار و یک درد بدون یک شهرزاد که بر این دردها ضماد بگذارد.

 

[Rahel.]

خسته و کلافه است از حزن و اندوهی که پیچک‌وار دور نهال حیاتش پیچیده و عجب پیچک سمی‌ست که تمام شاخ و بنش را از این درد مسموم ساخته.
میان این کره‌ی گرد و چندین کشور و چندین میلیارد آدم کسی نیست که همراه او باشد؟ همدم و همراز؟!
نکند خطای انسان را به پای او نوشته‌اند که دورش چنین تهی از انسان است؟!

 

[Rahel.]

در دید آدم‌ها، همیشه نداشته‌ها پررنگ است و داشته‌ها کمرنگ! برای نداشته‌ها روزی چند مرتبه افسوس می‌خورند و برای داشته‌ها هر چند صباحی یک‌بار شاید شکر بگویند

 

[Rahel.]

چیزی شبیه به پرواز یک دسته شاپرک، جاری شدن یک رود و نقش بستن یک رنگین کمان در وجود دل‌آرا رخ داده است. احوالاتش دگرگون گشته و نمی‌داند این آمدنِ بهار را، این تحول احوال را، نیک پندارد یا بد

 

[M A H D I S]

تاپیک چکیده نگار رمان
(پشت لبخند درد حکم می‌کند)
به دلیل تمام شدن رمان، بسته شد.
نویسنده‌عزیز ممنون از اینکه رمان‌تان را در انجمن یک رمان به اشتراک گذاشتید.