دنباله دار اگه فقط 90 دقیقه دیگه زنده باشی چیکار میکنی؟

  • نویسنده موضوع •ᴍᴀʜᴀᴋ•
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 84
  • بازدیدها 2,323
  • کاربران تگ شده هیچ

Arash.mir

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
19/3/22
ارسالی‌ها
13
پسندها
189
امتیازها
4,013
مدال‌ها
8
سن
24
سطح
7
 
  • #41
نماز میخونم و قرآن میخونم تا گناه هام جبران شه:458163-cdc46d836b862581c9eadd9fea1d090d::sorry:
 
امضا : Arash.mir

♡︎Romi✩

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/2/22
ارسالی‌ها
6
پسندها
57
امتیازها
90
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #42
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] Hanaaa

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,803
پسندها
24,345
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • مدیر
  • #43
تمام نود دیقه رو باهاش حرف میزدم...
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hanaaa

miss_marynovel

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
22/7/21
ارسالی‌ها
437
پسندها
5,264
امتیازها
21,413
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #44
خب از اسمش پیداس بگوییدم ببینیمان:hamwheelsmilf:

پ.ن:من میرفتم به کسی که باهام قهره زنگ میزدم و دوتا فش آبدار بهش میدادم تا بدون باهاش قهرم که عین بیشعورا نیاد حلوای ختمم رو بخوره...
بخدااا!خرجا گیرونه عزیز=/
خوب به همه نگاه میکردم
 

NASTrr

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/9/19
ارسالی‌ها
7,986
پسندها
55,709
امتیازها
92,373
مدال‌ها
52
سطح
39
 
  • مدیرکل
  • #45
وصیتنامه مهم‌ترین چیزه
قطعاً باید بعد از مرگم هم مخ بقیه رو به فنا بدم
 
امضا : NASTrr

فاطمه مقدم

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
28/3/22
ارسالی‌ها
182
پسندها
1,145
امتیازها
6,963
مدال‌ها
11
سطح
9
 
  • #46
با مادرم وقت میگذرونم فقط
 

جــوآنا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
5
پسندها
487
امتیازها
2,583
مدال‌ها
5
سطح
5
 
  • #47
گوشیمو میشکونم، و وصیت نامه مینویسم
 
امضا : جــوآنا

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,109
پسندها
13,438
امتیازها
70,673
مدال‌ها
49
سطح
22
 
  • مدیر
  • #48
من چون یبار عمل کردم و به خیالم قرار بود بمیرم، اون لحظات اخر مثل کسی بودم که داشتم برای اخرین بار و بدون فرصت جدیدی به همه چیز نگاه میکردم. به مامانم زل زده بودم و سعی میکردم قوی بنظر میام، و دلم قد دنیابرا بقیه تنگ شده بود و امکانشم نبود ببینمشون. به گناهام و کارای نکردم فکر نمیکردم. حسرتم دلتنگیم و ترس از ندیدن بقیه بود. پس الکی چیزی رو بلوف نمیزنم فک کنم تو اون نود دقیقه هم همینطوری باشم
اینم بگم حس میکزدم داوطلبانه دارم میرم تا بکشنم.
 
امضا : حصار آبی

آریانه.م

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
5/12/20
ارسالی‌ها
278
پسندها
6,813
امتیازها
21,583
مدال‌ها
19
سطح
12
 
  • #49
شاید زنگ بزنم از همه حلالیت بخوام. شایدم بخاطر ترک این دنیای پوچ بشینم تا لحظه‌ی آخر گریه کنم‌.
 
امضا : آریانه.م

"Sphr

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
5/5/22
ارسالی‌ها
7
پسندها
42
امتیازها
40
سن
25
سطح
0
 
  • #50
خواب،شاید!
 
امضا : "Sphr

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
17
بازدیدها
448

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 4)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا