متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار جـانِ جـانـــان | amir_adabi کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AmirAdabi❆
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 19
  • بازدیدها 3,382
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #11
"درد بی درمان"
درد بی درمان گرفته
این دل معشوقه خواه
یک دلارام ندارید،
که دل آرام کند؟!
#امیر_ادبی
 
آخرین ویرایش
امضا : AmirAdabi❆

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #12
«جانا»
ای جان من کجایی،
کآتش به جانم افتاد،
از درد هجرت ای یار،
جانم به هق هق افتاد...
#امیر_ادبی
 
آخرین ویرایش

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #13
«دل ای دل»
صدای یار را باید شنیدن،
و بر چشمان او باید دیدن،
دریغا از حضور او که غافل
به چنگ دشمنان افتاده ای دل...
#امیر_ادبی
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #14
«مستانه»
دمی مستانه گشتم من ز رویت،
ولیکن مدتی کوتاه بود آن،
دلا جانم گرفتار تو گشته،
بیا بازا که جانم خسته گشته...
#امیر_ادبی
 

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #15
«خدا و گدا»
جانا به جانِ جانان
من بی تو جان ندارم
حقا که خود خدایی
من بنده ات، گدایم...
#امیر_ادبی
 
آخرین ویرایش

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #16
«پَرْدِۀ عِشْقْ»
عشق را پرده نهانید و حجابش بکشید
دَرِ صندوق بگذارید و درش مهر کنید

که در این کوچه ی تنگ، عشق حرام است بسی
عشق کم عزت و خوار است، در این کوی بسی

منزل یار کجا؟ آن طرف کوی فُلان است انگار
منزل ما به کجا؟ سمت دِه بیخبران است انگار
#امیر_ادبی
 
آخرین ویرایش

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #17
"جهنم"
زندگی را به جهنم،
خودت میدانی
که منه عاشق دیوانه هوایت کردم...
#امیر_ادبی
 
آخرین ویرایش

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #18
"تحمل"
شبگردی من از سر درد است و تحمل
بی دیدن چشمان تو دیگر نتوانم
آغوش نیازم؛ ز تحمل خبری نیست
من منتظر گرمی آغوش تو هستم
#امیر_ادبی
 
آخرین ویرایش

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #19
"خط یار"
صدایم خالی و چشمم پر از اشک
و دل را چون گِلی افتاده از دست
نگاهم رفته از سویش کم و بیش
نمیبیند خطی از همرهش؛ بیش...
#امیر_ادبی
 
آخرین ویرایش

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,251
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #20
"تکاپوی جوانی"
بیا جانا دوباره در تکاپوی جوانی،
بسازیم کلبه ای از عشق و مهر و مهربانی،
خطا کردن، ز رسم بی وفایی جوانیست!
دلی در بند آغوش تو دیگر جاودانیست،
خطا کردم برای بار چند اما خودت دانی،
که دل کندن ز بهر یار، منه مجنون، نَتْوانم...
#امیر_ادبی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا