شعر مجموعه اشعار تبسم حزین | Reza M.rad کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Reza M.rad
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 17
  • بازدیدها 990
  • کاربران تگ شده هیچ

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
ای که با نامت جهان آغاز شد، دفتر ما هم به نامت باز شد

نام مجموعه شعر: تبسم حزین
نام شاعر: رضا معنوی راد
مقدمه: یک فصل دیگر در راه است. فصلی برای توصیف تبسم تو که چهره‌ام را با حزنی ابدی نقاشی کرده است. زیبای من... بیا و باز هم در آغوش شعرهایم بخند و مرا برای خودت نگه‌دار.
 

Mobina.yahyazade

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
796
پسندها
3,660
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
20
سطح
12
 
  • #2
•| بسم رب العشق |•


642650_f51a41dc6db62ddb64ffaea46ee2561e.jpg



ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛

لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
قوانین بخش اشعار کاربران

پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.
تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار

پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
تو باشی و عطرت بپیچد در تنم
موهایت در دست من و من مشغول بافتنم
در آغوشم نشسته‌ای و من محو تو
پیچیده در گوشم صدای خنده‌های تو
پلک‌ بهم زدی و قلبی برایم نماند
رد نوازشت روی صورتم جا ماند
زمان با بودنت معنایی نداشت
ساعت همیشه لحظه‌های بودنت، عجله داشت
عطرت هوایم را گرفته از خودم
با نگاهت من از خود بی‌خودم
آرام آرام همنشین دستان تو شدم
شاعری از نبودنت کنار خود شدم
 

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
عطر نابی در آغوشم
من از رقص موهای تو مدهوشم
پیچیده پیچک دستانت در وجودم
ندیده‌ای که چه آورده‌ای به روزم
تنهاترین لحظه‌هایم مال تو
عمرم قطره قطره فدای تو
منم اشتیاق و سرابی تو
صدایم می‌زنی و جانم زیر پای تو
کنارم هستی و دلم باز دلتنگی می‌کند
نگاهت مرا بی‌صدا شکار می‌کند
دوستت دارم‌هایت در گوشم زمزمه می‌شود
چشمانم بی‌اختیار از صدایت پر می‌شود
خاطراتت در تنم نقش می‌زند
جهانم با نگاهت آرزو می‌شود
 
آخرین ویرایش

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
عطر تو را دارم در این حوالی
کنارم هستی و باز می‌گویم جای تو خالی
گرمای تنت مهمان آغوشم
خواب ندارم و دلتنگی برایت در من جاری
اشتیاق حبس کردنت زیاد است
حواسم هست به دشمنان‌، حتی اگه باشند خیالی
سبز شده است خاک این قلب
به رنگ چشمان تو، زیبا و عالی
کنارم که می‌ایستی کوه می‌شوم
تکیه‌گاه توام حتی با دستان خالی
دلبرم عهدی ابدی ببند با معشوقت
تو باشی زنده‌ام و نبودت زندگی نباتی
 
آخرین ویرایش

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
ترسی نیست وقتی دستانت صورتم را قاب می‌گیرد
چشمانت دلم را ذوب کرده‌ است
اولین باری که گفتم دوستت دارم، یادت است؟
جای انگشتانت مثل رد یک سیلی بر قلبم مانده
رنگ آسمانم به کبودی رسیده از بی‌نفسی
آرزوهایی که مدام زمزمه می‌کردم، یادت است؟
ایستاده‌ام بر آغاز همان کوچه‌ی قدیمی
انگشتانم از لمس خاطراتمان به لرز افتاده
قدم‌های مستانه‌ی تو و نگاه بی‌نهایتم به تو، یادت است؟
آن بهاری که شکوفه می‌داد در بین موهایت
سنجاقکی که هدیه داده بودمت
گرمی دستانم با داشتنت، یادت است؟
خورشید یخ زده است در این زمستان
بهار را گم کرده‌ام در دریا
شعرهایی که برایت می‌خواندم، یادت است؟
نامم را یک بار دیگر بخوان
بگذار یک بار دیگر عاشقت شوم
من بدون تو می‌میرم، یادت است؟
 
آخرین ویرایش

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
شکسته‌ام به پای تو
نگاهم غرق برق چشمان تو
حلقه‌ را آرام می‌نشانشم در انگشتان تو
می‌خندی و دیوانه می‌شود خاطرات تو
قطره‌های شوق روی گونه‌های تو
شکار می‌کنم آن حیات چشم‌های تو
قول می‌دهم بمانم کنار تو
دستانم به آغوش کشیده دستان تو
یک آهنگ عاشقانه به انتخاب تو
تو می‌رقصی و من نگاهم به تو
دلم را پر از معجزه می‌بینم کنار تو
من آرامم با قلبی که نشسته زیر دستان تو
صورتت تنها قاب نگاه من
زندگی یعنی من بمانم کنار تو
 

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
گفته بودم که قافیه دارد صدای نفس‌هایت؟
دلنواز می‌پیچد در هوا و رنگ می‌گیرد گونه‌هایت
چه سحرآمیز می‌شود آن صبح بیدار شده کنارت
پناه چشم‌های بسته‌ام شده آغوش هم‌چون آفتابت
شب‌ را تا به صبح می‌نشینم به تماشایت
کتاب‌ها می‌توان نوشت از رنگ چشم‌هایت
دلم می‌خواهد این روزها مدام بیمار شوم
چه پرستاری بهتر از تو و دست‌هایت؟
من مَردم و غرور دارد این جنس
اما شده‌ام بنده‌ی نوازش‌هایت
کنارم بنشین و بخوان شعرها را
یادگاری بماند برایم دوستت‌دارم‌هایت
 
آخرین ویرایش

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
یک نفس قلبم زیر دستان تو
باز اما دلم از حسادت برایت تنگ شد
جرعه جرعه نوشیدم از چشمان تو
عطر ماهی که در آغوشم پخش شد
نامت را پر تکرار می‌خوانم در خودم
جان می‌گویی و باز می‌آید جانم به لب
نقطه‌ای نیست از این خانه بدون خاطرت
مأمن موج نگاهت و ذره ذره عشق در جان من
هوشیار شب‌ها نشسته‌ام به تماشای تو
گرم می‌شود وجودم در کنار تو
گنجشکک کوچک خوشبختی من
آلبوم‌هایم پر شده از عکس نگاه تو
 

Reza M.rad

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
می‌رقصی و می‌پیچید در خانه عطر مخصوصت
به هلاکت رسیده نفس‌هایم در گرد و غبار معروفت
مأمنی ساخته دستانت به لطافت شقایق
خوش آن سفر با تو روی قایق
حکم برائت و جشن آن شب
سیر نمی‌شد از تو چشم‌های من
گل جان می‌گرفت میان موج گیسویت
باد می‌زد و می‌لرزید دستانم در مویت
گرم می‌شدی و لبخندت آتشم می‌زد
اخم می‌کردم و غنچه به پیشانی‌ام می‌زد
در دیار ما جز عشق نبود هیچ راهی
من واله و تو نیز شیدایی
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا