متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شعر مجموعه اشعار تبسم حزین | Reza M.rad کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Aria M.rad
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 17
  • بازدیدها 1,090
  • کاربران تگ شده هیچ

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #11
تو باشی و کمند موهای تو در آغوشم
نفسی تازه کنم و م**س.ت نکرده از تو مدهوشم
پیچک صدای تو لرزه انداخت به دلم
چشم نمی‌بندم و به نگاه تو سروپا گوشم
دل از کف دادم و در طلب یک سِحر جدید
من آن عاشق افتاده به طلسم عشق و سروشم
حنانه شَوی و طنازی چشمانت و اشک
با دیدن این منظره من دیوانه و بیهوشم
ای عشق! دلبری کن و باز بخند
که ستاره‌ی نگاهت کرده مرا مسحورم
تو ماهی و زندگی من تُنگ پناه تو
عاشق تو شدم و تا به هزار سال کورم
ای خرمی دلم، بهانه‌ی زندگی‌ام
تو و داشتنت شود رزق هر روزم
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #12
جانم‌های بعد از صدا کردنت
قند خونم را بالا برده است
وقتی در حصار دستان منی
چشمانم را خواب برده است
غافل از دنیا می‌شوم با نگاه‌های تو
غرق در دریا و مرا آب برده است
بعد ازین بهار در تو خلاصه می‌شود
عطر بهشت، عطر تن تو می‌شود
غنچه‌های فصل من و تو
بین لبان ما شکوفه می‌شود
من مسافر جنگل چشم‌های توام
هیچ رنگی، رنگ چشمان تو نمی‌شود
هر روزم گویی بهاری تازه است
صبحی که با وجود تو شروع می‌شود
 
آخرین ویرایش

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #13
تو غرق کار و من غرق تماشای توام
چه عطری دارد این غذا، عاشقانه است
طعم تازه‌ای در دستان توست
شاید هم مهر چاشنی این کار خلاقانه است
من برایت شعر می‌خوانم و تو لبخند می‌زنی
چال گونه‌ات بیش از شعر من، شاعرانه است
دستانت را گاهی قرض می‌گیرم ز کار
نیاز قلب من به تو سخت حاجت‌مندانه است
اخم که می‌کنی، خانه ویران می‌شود
صاحب این ویرانه حالش مُستْمَندانه است
تبسم‌ حزین تو عجیب می‌کشد مرا
برای لبخند تو مُردن، منصفانه است
 

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #14
ماه بود و ستاره‌ها، یک شب‌ زیبا
اما نگاه من به آسمان خودم بود
نسیم سرد بود و استخوان شکن
اما تن من کنار تن تو گرم بود
چای داغ می‌چسبید در آن هوا
اما نازهای تو دلچسب‌تر بود
باران باریدن را شروع کرد
بیش از صدای آن صدای تو قشنگ بود
گل‌ها جان گرفتند و پر رنگ‌تر شدن
اما نگاه من به سرخی غنچه‌ی خودم بود
دنیا زیر و رو شد پشت پنجره
اما حواس من پی یار خودم بود
 

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #15
تو می‌خندی و من عمرم زیاد می‌شود
خنده‌های پر صدای تو دل برده است ز جانم
دستانت در میان دستانم می‌چرخید
با موهایت نفسی تازه می‌کرد جانم
شیطنت‌ چشمان تو مانند ندارد هرگز
تو یک‌دانه‌ی و وصله‌ای به جانم
اسمم چه خوش آهنگ می‌شود در دهان تو
هزار بار صدا کنی و با تاخیر بگویم جانم
عاشقت شده‌ام که همیشه دلتنگ توام؟
کنارم نشسته‌ای و من بی‌تاب و توانم
گلی را که دوست داری هر روز می‌خرم
لبخند تو در عوض همه‌ی اموالم
خانه‌ی من به یمن قدم‌های تو
گرم چون آغوش توست، جانانم
پنجره‌اش رو به دریاست اما من
نگاه دوخته‌ام به دریای چشمانت
در وجود من ریشه دارد تن تو
تا ابد باشی و من بمانم کنارت
 
آخرین ویرایش

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #16
ترانه‌ی صدایت در موسیقی عشق
آوای نفس دارد و بس
من از نو به راه رسیده‌ام
تو پایان نداشتن‌های من
چشمانت به من قلبش را باخته است
تو مثل طعم آزادی پرنده‌ای از قفس
زندگی با دوری تو ويران می‌شود
فراموش نمی‌شوی در حافظه‌ای تا ابد
خواب‌های شب با تو بخیر می‌شود
صبح فردایش و آرامش محض
قند دارد همه چیز از دهان تو
طلسم شده‌ام به تو چو سنگ
هر کجا که می‌روی، زود بازگرد
جای صدای تو گوش می‌دهم آهنگ
دُر گرانی دارد نگاه‌های تو
عطر خاص صدایت مانند چنگ
به یاد تو آمده و تو نباشی، می‌روم
هدیه‌های تو به من ندارد قیمت
 

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #17
بهانه بهاری برای شکوفه دادن
شروع یک ترانه بیت به بیت در من
گرمای تن تو تا ابد در وجودم
مانده رد دستانت میان موهای من
جرعه جرعه نوشیدم از طعم سبز نگاهت
قطره قطره حل شده‌ای تو در جسم من
زیر باران بودن، هنوز هم شیرین است
وقتی نفس‌هایت عطر خاک می‌گیرد
چکه می‌کند باران از روی مژه‌هایت
الماس می‌شود و در دستم جای می‌گیرد
تند می‌شود باران و تو بلندتر می‌خندی
ثبت می‌کنم صورتت را، قلبم آرامش می‌گیرد
ای نفس‌های به جان رسیده‌ای من؟
من مرده‌ای هستم که با تو جان دوباره می‌گیرد
 

Aria M.rad

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
243
پسندها
2,539
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
35
  • نویسنده موضوع
  • #18
از اینجا تا به دریای نگاهت دور نیست
امان از دل و بی‌تابی دل با پلک زدن‌های تو
خم به ابرو می‌آوری، آسمان دلگیر می‌شود
منبع سیل همیشه هست از چشمان تو
چایی‌ها گاهی طعم قهوه می‌دهند
وقتی کم شود شیرین زبانی‌های تو
نه ساحل زیباست و نه جنگل سبز
زیبایی یعنی یشم چشمان و امواج موهای تو
پرستوها به بهانه‌ی تو عازم شدند
خانه و کاشانه ول کردند به قصد دیدار تو
تو همان رنگ زندگی در زندگی من شدی
آرام می‌شوم تا وقتی می‌آید صدای تو
نشسته‌ام در کنار یار و آه ازین بلا
که آتش گرفته تنم برای تو
ای بهار این دل خزان من
تا ابد باش، جانم فدای تو
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا