- ارسالیها
- 1,890
- پسندها
- 4,410
- امتیازها
- 22,673
- مدالها
- 23
- نویسنده موضوع
- #121
اراز ارتباط را وصل میکند:
- بله؟
- حال ارتمیس چطوره؟
اراز به فکر فرو میرود. چطور با خبر شده است؟ مگر میشود؟ چه کسی به آن خبر داده است؟ اراز با لحن سردی پاسخ میدهد:
- خوبه، الان عملش… .
نگذاشت حرفش تمام شود و لب زد:
- اگه بلایی سرش بیاد همتون رو میکشم.
و بدون اجازهی سخن به او ارتباط را قطع کرد. اراز به ارتا خیره شد و کمی نزدیک شد:
- آریا بود، اگه بدونه تو به ارتمیس شلیک کردی چی میشه؟ چیکار میکنه به نظرت؟
ارتا به چشمهایش خیره میشود. مردمکهای چشمهایش ما بین چشمهای اراز دودو میزند. با صدای خیلی خشن و عصبی لب زد:
- برای بار آخر میگم اراز من نزدم.
- پس کی زد؟
- سامین پشت سر من بود.
در افکار اراز این بود که شاید ارتا دارد از زیر تقصیرات خود رها...
- بله؟
- حال ارتمیس چطوره؟
اراز به فکر فرو میرود. چطور با خبر شده است؟ مگر میشود؟ چه کسی به آن خبر داده است؟ اراز با لحن سردی پاسخ میدهد:
- خوبه، الان عملش… .
نگذاشت حرفش تمام شود و لب زد:
- اگه بلایی سرش بیاد همتون رو میکشم.
و بدون اجازهی سخن به او ارتباط را قطع کرد. اراز به ارتا خیره شد و کمی نزدیک شد:
- آریا بود، اگه بدونه تو به ارتمیس شلیک کردی چی میشه؟ چیکار میکنه به نظرت؟
ارتا به چشمهایش خیره میشود. مردمکهای چشمهایش ما بین چشمهای اراز دودو میزند. با صدای خیلی خشن و عصبی لب زد:
- برای بار آخر میگم اراز من نزدم.
- پس کی زد؟
- سامین پشت سر من بود.
در افکار اراز این بود که شاید ارتا دارد از زیر تقصیرات خود رها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر