متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

منتخب مجموعه اشعار دل‌پناه | ریحانه السادات خسروی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Reyhun Khosravi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 30
  • بازدیدها 1,825
  • کاربران تگ شده هیچ

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #21
از تمنای وصال تو بریدیم؛ بس است!
جور هر مهلکه‌ی درد کشیدیم؛ بس است!
نه که درمان نو و نه ره مقصودی، نیست...
ذره‌ای حب، به امانت نبریم ما؛ که بس است!
 
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #22
نذر تو کرده‌ام؛ همه را، از ثواب‌ها
سمتت روانه‌ام؛ ز کجا؟ از سراب‌ها
تشنه، نه از لبم؛ که تمنای تو می‌کنم...
در هر دمی؛ تا که ببینم التفات‌ها...
 
آخرین ویرایش
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #23
افغان و ناله ام شده بالاتر از سرم
وقتی بده؛ شاید رسد، صبر آخرم
 
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #24
من، صد سخن...؟ همه را ز «خود» بخوان!
تا گوش می‌رسد که شدی درد و ماتمی...؟
 
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #25
ما ز صد بادیه‌ی مرگ گذشتیم...
بر لب بوم نشستیم؛ از این قصد، گذشتیم
ما سراپا همه عالم، که اَلَم می‌دیدیم
به هوای سر او بود، که از مرگ، گذشتیم


اَلَم: رنج و درد شدید.
 
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #26
در منظر ما، لعل مُسَجَّل که بیاری
صد پرده و جلوه، ز نیرنگ بیاری
افسرده و افسون، از این منزل حُزنیم
یک بار بگفتیم؛ نیارید... نیارید...


مسجل: آشکار، بی‌چون و چرا.
 
آخرین ویرایش
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #27
راوی ز واژه‌ای بُوَدَش یا حریق دل...؟
شعرم، حدیث مفصلی از صُراخِ جان...!


صراخ:‌ در عربی به فریاد بی‌صدایی تعبیر می‌شود که فرد، پس از کشیدن فریادهای بسیار، می‌کشد - فریاد به هنگام گرفتگی گلو از شدت شیون و ناله... .
 
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #28
من از این منطق بی‌واهمه‌ام می‌ترسم...!
بی‌غرض، سخت، عقیل است؛ از این می‌ترسم!
 
آخرین ویرایش
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #29
هربار که رفتیم به مَنزِلگَهِ ظلمت
یک توشه‌ی اِغْماض گرفتیم به اُجْرَت
اجر دل ما بود؛ همین صبر و یقین که
دادند وَعیدی و بدیدیم، به کُرْبَت...!


اغماض: چشم پوشی کردن، نادیده گرفتن.
کربت: اندوه دم گیر.
وعید: قول، مژده.
 
آخرین ویرایش
امضا : Reyhun Khosravi

Reyhun Khosravi

رو به پیشرفت
سطح
13
 
ارسالی‌ها
249
پسندها
7,484
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #30
فرقی نمی‌کند که سخنور، کدام ماست!
روزی جگر به نیش من و، روز دگر، تویی!
 
امضا : Reyhun Khosravi

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا