نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #3,311
سلام یه رمان بود ک شخصیت های اصلی رمانش رزا و آمین بودن اسم رمانش هم تردید بود ولی نمی‌دونم چرا هیجان نمیتونم پیداش کنم و دانلود کنم
رمان یکبار نگاهم کن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Mahsa.deh

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
0
  • #3,312
من دنبال یه رمانم که کل خانواده تو یه خونه باغ زندگی میکنند دختره عاشق پسره عمشه که باهاشون زیاد خوب نیستن بعد اون دوتا از هم جدا میشن اخر سر دختره با پسر عموش که اسمش امیر علی بود فکر کنم ازدواج میکنه :458207-3eb3dc869cdd8898f8b4319219e8ef84:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Aabbcc

رو به پیشرفت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
155
پسندها
176
امتیازها
728
مدال‌ها
3
  • #3,313
میشه رمانی معرفی کنید که یکی یه بچه رو تنهایی داره بزرگ میکنه ولی بچه خودش نیست؟
طلوع از مغرب و اسمانم هرگز نارنجی نخواهد شد رو خوندم
 

سوتو

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #3,314
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Harry_QW

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
35
 
ارسالی‌ها
3,865
پسندها
33,801
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
  • مدیرکل
  • #3,315
یه رمان بود داستانش درمورد یه دختر و پسر که لب ساحل اولین بار همو می بینن بعد فکر کنم اسم پسره داریوش یا کوروش بود
بعد عاشق میشن یادم نمی یاد چه اتفاقی می افته از هم جدا میشن
بعد نزدیک کنکور دخترست یه پسر دیگه ای پیدا میشه بهش برای درسش کمکش میکنه بعد با هم ازدواج می کننن
بعد او پسره براش اتفاقی می افته می میره
بعد دوباره داریوش میاد سمت دختره
نمی دونم مثل اینکه جدایشون سر یه سوتفاهم بوده
 
امضا : Harry_QW

ZAHRA TAVASOLIAN

مترجم انجمن
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,078
پسندها
7,076
امتیازها
24,673
مدال‌ها
18
  • #3,316
یه رمان بود داستانش درمورد یه دختر و پسر که ل**ب ساحل اولین بار همو می بینن بعد فکر کنم اسم پسره داریوش یا کوروش بود
بعد عاشق میشن یادم نمی یاد چه اتفاقی می افته از هم جدا میشن
بعد نزدیک کنکور دخترست یه پسر دیگه ای پیدا میشه بهش برای درسش کمکش میکنه بعد با هم ازدواج می کننن
بعد او پسره براش اتفاقی می افته می میره
بعد دوباره داریوش میاد سمت دختره
نمی دونم مثل اینکه جدایشون سر یه سوتفاهم بوده
سلام فکر میکنم تقاص هستش
 
امضا : ZAHRA TAVASOLIAN

Fatimoghadam

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
16
پسندها
12
امتیازها
40
  • #3,317
سلام شبتون بخیر داستان رمان این بود که دوتا دوست بودن و از یه پسری خوشون میومد،اون پسر رفت خارج بعد ایمیلشو داد به یکی از دخترا که فکر کنم اسمش ونوس(؟) بود بعد اون یکی دختره به جای ونوس(؟) چند سال با پسره در ارتباط بود و پسره نمیدونست در اصل با چه شخصی صحبت میکنه تا اینکه پسره میاد ایران و میفهمه قضیه رو، بعد دختره رو تحقیر میکنه... البته در نهایت به هم میرسن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

H. A

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
30
پسندها
44
امتیازها
40
  • #3,318
سلام یه رمان بود یادم نیاد کامل ولی اینطوری بود که پسره بخاطر انتقام با دختره ازدواج میکنه بعد همش دختره رو اذیت میکنه تا اینکه تصادف میکنه و فلج میشه بعد از دختره میخاد که طلاقش بده ولی دختره پاش میمونه کسی میدونه اسم رمان چیه
 

Mahsa.deh

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
0
  • #3,319
سلام متاسفانه چیز زیادی یادم نیست اما رمان درباره یه دختر دکتر یا پرستار هستش که تو بیمارستانشون یه دکتر سرسخت و ماهر مشغول هست،این دختر چندبار به دکتر برخورد داشته اما دکتر خیلی حسابش نمیکنه تا اینکه یه اتفاقایی میوفته و بالاخره عاشق هم میشن حتی ازدواج میکنن رمان طولانی بود
فکر کنم رمان اسانسور هست
 

H. A

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
30
پسندها
44
امتیازها
40
  • #3,320
دنبال یه رمانی هستم که اسم دختره مانلی بود میره خدمتکار خونه ای میشه که ساکنش یه پسرس که اونم قدرت تکلم نداره
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا