نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Fariba aaa

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
  • #3,651
سلام
رمانی معرفی میکنید که پسره روان شناس یا روان پزشک یا دکتر باشه
و دختره بیمارش باشه؟
بازگشت ارام و اپارتمان صد متری و عشق چیز دیگریست و وارون رو خوندم
رمان مرد قد بلند
 

رکسانا

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
11
امتیازها
30
  • #3,652
سلام دوستان.دنبال اسم یه رمان میکردم.داستان دختری به نام گوهر هس که خون بس پسر عموش امیر شد و با برادر مقتول به نام محمود خان ازدواج کرد.گوهر عاشق محمود خان میشه ولی محمود خان روی خوش نشون نمیده.لطفن راهنماییم کنید
 

Taranom12

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
  • #3,653
سلام من دنبال رمانی هستم که دختره فک کنم تو بهزیستی بود و مشکل قلبی داشت و یه زن از مسولای بهزیستی سرپرستیشو قبول کرد و دختره با یه دکتر قلب به اسم سیاوش ازدواج کرد ولی سیاوش یه دختر دیگه رو دوس داشت و بعد مدتی اون رو طلاق داد و دختره باز پیش مسول بهزیستی برگشت بعد مدتی پسر اون خانم مسول بهزیستی با خواهر ناتنی سیاوش ازدواج میکته باز پای سیاوش به زندگی دختره باز میشه و در آخر سیاوش پشیمون میشه و بازم با هم ازدواج میکنن
 

Fatemeh.hoseini

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
213
پسندها
1,989
امتیازها
11,933
مدال‌ها
10
  • #3,654
سلام لطفا هرکی خونده و اسمش رو یادشه بگه چون خیلی دنبالشم
***
داستان راجب یک زن و شوهر بود که یه روز زمستون با یکی از دوستاشون قرار برف بازی میزارن، این دوست یه دختر که دوستش بوده همراهش بوده.
مرد داستان با دوست دختره (همون دوستی که همراه دوستشون بوده) مخفیانه دوست میشه و زن مرده متوجه نمیشه تا این که کسی که دختره رو دوست دارخ میره پیش زن مرده و میگه یه کاری کن که هم زندگی من هم خودت داره نابود میشه، با پسره چندباری قرار میزارن که تعقیبشون کنن.
زن مرده به شوهرش میگه و شوهره میگه اره من دوستم باهاش تو هم میتونی اینجا کنار ما زندگی کنی.
زنه هم طلاق میگیره و پسره میره خواستگاریش.

اگه کسی میدونه حتماااا بگه
 
امضا : Fatemeh.hoseini

Fatemeh.hoseini

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
213
پسندها
1,989
امتیازها
11,933
مدال‌ها
10
  • #3,655
سلام یه رمان چند سال پیش خوندم راجب یه دختر بود که برادر و پدرش پلیس بود.
پدره بازنشته بود و برادرش کار می‌کرد، برادره عاشق یه خلافکار شده بود که دختر خلافکار اخرش میمیره و پسر دختره رو برادره بزرگ میکنه.
دختر اصلی داستان عاشق همکار داداشش میشه اما بایکی دیگه ازدواج میکنه.
بعد از چند سال حامله نمیشه و میره دکتر و میگن اجاقش کوره.
مادرشوهرش ادم رو مخی بوده و دختره رو تحقیر میکنه دختره هم طلاق میگیره.
بعد همراه برادرش میرن شهر کسی که دختره عاشقش بوده اونجا پسره و یک پسر ددگه ازش خواستگاری میکنن
دختره هم با عشقش ازدواج میکنه
لطـــــــفا اسمش رو بگین
 
امضا : Fatemeh.hoseini

Reyhaneh.NF

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
641
پسندها
13,033
امتیازها
31,973
مدال‌ها
14
  • #3,656
سلام لطفا اگر کسی اسم این رمان رو میدونه بگه

دختری بود ک توی بچگیش مادر و پدرش پیش مادربزرگش ولش کرده بودن و رفته بودن به خونه ای توی جنگل بعد از مدتی مطمئن نیستم بهش خبر دادن مادرش مرده یا گمشده بعدش ک دختر بزرگ میشه گمونم توی 18 سالگیش پدرش ک یه پزشک بوده میاد دنبالش و میبرتش به خونه توی جنگلشون توی اون خونه پدرش با دستیارش که یک زن بود زندگی میکرد.
دختر بعد از مدتی برای گشت و گذار توی جنگل میره و به یک بیمارستان یا یه همچین جایی میرسه و اونجا بچه های زیادی میبینه یه دختری هم هست که روی ویلچر میشسته اون دختر با بچه ها دوست میشه و هر روز میره بهشون سر میزنه و براشون کتاب میخونه یه پسر هم بین اون بچه ها بوده ک از اون دختر بزرگ تر بود و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Reyhaneh.NF

atenaaa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
8
امتیازها
0
  • #3,657
سلام دوستان یه رمان بود فکر کنم دختره پول میگرفت ادم میکشت بهش میگن که بره یه پسره رو بکشه میره ولی موفق نمیشه
ببخشید اطلاعاتم کافی نیست اگ همچین رمانی میشناسید بگید حتما نگا کنم
 

ایمو

رو به پیشرفت
سطح
3
 
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
  • #3,658
دوستان این تاپیک برای پیدا کردن اسم رمان هست .
اینجا برای این نیست که شما به هم رمان معرفی کنید.

در این تاپیک که لینکشو فرستادم باهم درباره این موضوع گفت و گو کنید
خیلی خیلی لطف کردین واقعا به همچین تایپک ی نیاز بود. :458049-1a8c8784c85356a3b2e074d2590e8c9c:
بچه ها همگی بیاین اینجا به هم رمان معرفی کنیم.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

BIANCO

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
400
پسندها
11,710
امتیازها
27,973
مدال‌ها
17
  • #3,659
سلام دوستان یه رمان بود فکر کنم دختره پول میگرفت ادم میکشت بهش میگن که بره یه پسره رو بکشه میره ولی موفق نمیشه
ببخشید اطلاعاتم کافی نیست اگ همچین رمانی میشناسید بگید حتما نگا کنم
سلام قشنگم!
رمان کلت طلایی رو چک کن
 
امضا : BIANCO
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Mparsa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
  • #3,660
سلام ی رمان خوندم اسمش رو نمی دونم اگه میدونین بگین
رمان از روز عروسی دختره شروع میشه دختره عاشق پسره هس اما پسره ی دختر دیگه رو میخواد و اصلا نگا هم ب زن خودش نمیکنه ی روز ک دختره می‌ره بیرون ی بچه نوزاد پیدا می‌کنه میاره و بزرگش می‌کنه و دختره بنا ب دلایلی می‌ره چند سال دانشگاه ی شهر دیگه وقتی برمیگرده میبینه ک عشق شوهرش برگشته و دختره از زندگی پسره می‌ره بیرون ولی با بچه بعد چندسال ک بر میگرده میبینه ک اون دختره ک شوهرش عاشقش بوده دورش زده و.......
و آخرش مرده هم عاشق زن خودش میشه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا