نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Fatima76

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
0
  • #4,081
سلام من دنبال یه رمان میگردم اسم دختره بهار بود پسره بازیگره دختر باردار میشه اسم دخترش و ایلین میزاره وقتی باردار بود عقد یه پسر جانباز میشه که چتد روز بعدش شهید میشه چندسال بعد دختره با پسره بازیگر همسایه میشن
کسی اسمشو میدونه بگه لطفاًث خیلی دنبالش میگردم کمکککک۰
کسی اسمشو نمیدونه؟؟؟ دختره هم پدر مادرش فوت کردن فکر کنم دوفصل بود مطمعن نیستم از زبون پسره هست
لطفاً کگک کنید یعنی کسی نخونده رمانشو؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

@A.A

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
11
امتیازها
33
  • #4,082
سلام دوستان دنبال رمان دوجلدی میگردم كه دختره اول پولدار بود مجبور شد ازدواج کنه بعد باباش مرد و ورشکست شد شوهرش طلاقش داد. دختره رفت تو کار دزدی و یه روز به عنوان خدمتکار و پرستار بچه وارد خونه پسره شد.اخرشم فکر کنم دوباره باهم ازدواج کردن.
میدونید اسمش چیه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,083
کسی اسمشو نمیدونه؟؟؟ دختره هم پدر مادرش فوت کردن فکر کنم دوفصل بود مطمعن نیستم از زبون پسره هست
لطفاً کگک کنید یعنی کسی نخونده رمانشو؟؟
رمان پرواز را بخاطر بسپار
جلد دومش اسوه نجابت
اسم پسره امین و دختره مریم
پسره هم بازیگر معروفیه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Rasahel3

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,084
سلام دوستان یه رمانی بود که دختره دبیرستانی بود و تو دبیرستانشون آدامس‌هایی رو پخش میکردن که اعتیاد آور بود بعد این دختره که عموش و پسر عموش پلیس هستن از دختره کمک می‌خوان تا بتونن اونا رو دستگیر کنن که بعد دختره عاشق پسره عموش میشه و پسر عموش هم به یه ماموریت می‌ره دیگه بقیه اش رو یادم نمیاد
 

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #4,085
دنبال یه رمان میگردم که قبلا خونده بودم و الان هر چی میگردم پیداش نمیکنم درباره دختری بوده که خیلی بیخیال بوده و پدر و مادرش اونو شرطبندی میکنن وسعید خان اونو میخره خیلی بی خیال میره اونجا دخترهکربوده با کمک دوستای داداشش می خواستن داداششو از اونجا فراری بدن یه روز دختر میره سر گاوصندوق سعید خان گاوصندوق اونم خیلی حرفهای بود و هیچ کس نمی توانست بازش کنم ولی دختر بازش میکنه وقتی سعید خان نیاد میله دختر باز کرده خیلی شوکه میشه و از اون تست هوش می گیره و می فهمه اونم هکر هست که داشتیم کلاه سفید قهوه ای کلاس یا ولی دختره نمی فهمید که چه کلاهی است و سیعد خان خودش کلاه قهوه ای بوده یه روز دختر میره خارج و یه پسر میبینی که با چند نفر درگیره و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #4,086
سلام من دنبال رمانی میگردم که دختره عاشق پسر عموش میشه ولی یه سری اتفاقات میوفته که از هم جدا میشن و دختر میره روستا پیش مادربزرگش. اسم رمان فک کنم اسم دختره بود اگر اشتباه نکنم تو اسمش ژ داشت.
رمان وقتی به یک مرد مبتلا شدم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #4,087
کسی اسمشو نمیدونه؟؟؟ دختره هم پدر مادرش فوت کردن فکر کنم دوفصل بود مطمعن نیستم از زبون پسره هست
لطفاً کگک کنید یعنی کسی نخونده رمانشو؟؟
اسوه نجابت جلد دومشم هم پرواز را بخاطر بسپار
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Simi

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,088
سلام من دنبال یک رمانم که اولش با یک تصادف شروع میشه
و وسط های رمان معلوم میشه دختر توی اون تصادف فراموشی گرفت و خانواده ای که این مدت(بعد تصادف) پیششون بوده خانواده واقعیش نبودن بلکه خانواده یک پلیس بودن که این دختر رو پیش خودشون نگهداری می کردن که وقتی حافظه اش به دست امد ازش اطلاعات بگیرن ولی سر یک سری مسایل دختر بر می گرد پیش خانواده واقعیش (نمی دونم میدونست اونا واقعین یا نه) و دفتر خاطراتش رو پیدا میکنه و میفهمه اون و دوستاش گاهی تفریحی دزدی می کردن و یکبار کیف یک پسر رو می دزدن که پسر سر دسته باند خلافکار ها بوده و دختر عاشقش میشه و به خاطر عشقش به اون پسر خودش و دوستاش همشون وارد باند خلافکار ها میشن اخرشم وقتی پلیس می خواد پسر رو بگیره همه جرم هارو خود پسر گردن میگیره که دختر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,089
سلام من دنبال رمانیم هرچی میزارم انگار کسی نخونده
پلیسیه
از دوران دبیرستان دختره شروع میشه که باباش ورشکست میشه میرن خونه دوست باباش زندگی میکنن که یه پسر داره که خارج بوده میزنه دختره عاشق اون میشه و اینا پسره دوباره میره خارج و دختره فراموشش میکنه و میره پلیس میشه یه بار تو یه پرونده میفهمه پسر دوست باباش همه کاره باند قاچاقه(خود پسره وقتی فهمیده اینم تو این پرونده است یه جا محرمانه قرار گذاشت و گفت میخواد همکاری کنه)میره و این حبس ابد میخوره پرونده هم تموم میشه که دختره عاشق فرمانده پرونده شده و میاد خواستگاری و ازدواج میکنن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,090
یه رمانی بود پلیسی بود
دختره مادر پدرش فوت کرده بودن و این با عموش که مجرد بود زندگی میکرد عموش پلیس بود این پیش دانشگاهی بعد این تو مدرسه اشون خیلی شر بوده یه بار هم که میخواستن به بابای دوستش زنگ بزنن بیاد مدرسه (چون دوسته نمره اش بد شده بوده)این میره رو دیوار مدرسه و سیما میزنه به هم زنگ میخوره همه فکر میکنن مدرسه تموم شده
از اونور هم یه خاله داشته که خیلی همش میگفته تو با یه مرد جوون چرا زندگی میکنی و اینم میگفته نه و اینا
این میخواسته پلیس بشه عموش نمیذاشته تهشم شرط میزاره که خودم باید اموزشت بدم و اینم پلیس میشه و میره ماموریت و اینا ماموریتش و یادم نیست فقط همینارو یادم بود
میشناسید؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا