نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Elen

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
11
پسندها
29
امتیازها
33
  • #4,121
عشق امارونی دختره شجاع بود پسره سوسول خیلی هم بامزه و طنز بود ولی من جلد یک رو خوندم دو هنوز نخوندم
وایی جلد یکش رو بفرست برام لطفا
 

Elen

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
11
پسندها
29
امتیازها
33
  • #4,122
لطفا بگیدش
یعنی کسی نیست رمان پلیسی بخونه؟؟:crying::crying::frown::frown:
من پلیسی میخونم ولی الان خودم دنبال یه رمان پلیسی هستم ولی پیداش نمیکنم:458073-23caaa916c7c80630299ad4d3e09bb06::458073-23caaa916c7c80630299ad4d3e09bb06:
 

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,123
من پلیسی میخونم ولی الان خودم دنبال یه رمان پلیسی هستم ولی پیداش نمیکنم:458073-23caaa916c7c80630299ad4d3e09bb06::458073-23caaa916c7c80630299ad4d3e09bb06:
یه رمانی بود پلیسی بود
دختره مادر پدرش فوت کرده بودن و این با عموش که مجرد بود زندگی میکرد عموش پلیس بود این پیش دانشگاهی بعد این تو مدرسه اشون خیلی شر بوده یه بار هم که میخواستن به بابای دوستش زنگ بزنن بیاد مدرسه (چون دوسته نمره اش بد شده بوده)این میره رو دیوار مدرسه و سیما میزنه به هم زنگ میخوره همه فکر میکنن مدرسه تموم شده
از اونور هم یه خاله داشته که خیلی همش میگفته تو با یه مرد جوون چرا زندگی میکنی و اینم میگفته نه و اینا
این میخواسته پلیس بشه عموش نمیذاشته تهشم شرط میزاره که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

mademoiselle.asal

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
23
پسندها
43
امتیازها
40
  • #4,124
یه رمانی بود مذهبی دختره عاشق دوست باباش میشه بهش میگفته عمو
پدرش هم جانباز بوده . ولی با پسرهمسایشون که استاد دانشگاهش بوده ازدواج میکنه
 

حیران

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
  • #4,125
اینو خوندما ولی اسمش یادمونیست دقیق
فکر کنم ژیلا بود تهش هم با همون پسره ازدواج میکنه
سلام به نظرم رمان ریما باشه
 
امضا : حیران

n.rahmani

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
16
امتیازها
33
  • #4,126
بانوی قصه.زیتون.عابربی سایه.این مرد امشب میمیرد.رابطه.خسوف.به سبزی دستان تو.سه سوت.تیری درمسیر جلد دومش سیبل.آدم وحوا جلد دومش برزخ اما.یکبار نگاهم کن.درتمنای توام.پنجره.همسایه پری.بادیگارد.اشرافی شیطون بلا.ته دیگمو پس بده.قیزئیل تیل
ممنونم❤️❤️
 

Negarin1381818

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
10
امتیازها
33
  • #4,127
سلام دوستان دنبال یه رمان میگردم ک دختره فک کنم اسمش هانا بود و یه عمو داشت و عمو هم یه پسر داشت به دلایلی به این پسر قرص میده و باعث میشه باهم ازدواج کنن آخرشم یادم میاد که یه پسر داشتن ک خیلی چاق بود و دختره هم تلاش میکرد با کمک های روانشناس پسره رو عاشق خودش کنه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Elen

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
11
پسندها
29
امتیازها
33
  • #4,128
حالا اونو داری دنبالش میگردی ببین این یادت نمیاد که خوندیش یا نه؟
نه اصلا نخوندم اینو چون هیچ پس زمینه ای هم ندارم ازش تو ذهنم
 

mohammad0098

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #4,129
دنبال یه رمان میگردم که داستانش اینه: یه پسره مذهبی به نام حمید عاشق یه دهتر بی حجاب میشه ولی بعدا به خاطر بچه دار نشدن از هم جدا میشن و دختره با عموی همون پسر که خیلی هم پولدار هست ازدواج میکنه
 

Helma45

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #4,130
سلام.. ی رمانی بود ی پسره میره دانشگاه وقتی میخواد برگرده ی دختر میخوره بهش و باهم میوفتن زمین دختره چشماش سبز بوده وپسره تو همون نگاه اول عاشق دختره میشه خواهرش استاد اونا بوده و به کمک خواهرش با هم آشنا میشن پسره هم غیرتی بوده و آخرش باهم ازدواج میکنن لطفا اسم اینو بهم بگید...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا