نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاکتوس

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
29
پسندها
89
امتیازها
90
  • #4,131
سلام من دنبال یه رمان هستم خیلی ذهنمو درگیر کرده
یه دختره بود که پدر و مادرش به طرز مشکوکی میمیرن پدر دختره عتیقه فروش بوده یه روز که دختره میره اداره پلیس میخوان بدزدنش که یه نفر نجاتش میده پسری که نجاتش میشه پلیس بوده که باید برای یه پرونده باید میومده اداره البته تو اداره کار نمیکرده چون پسره زیاد از دستورات پیروی نمیکرده و برای همین نمیدونم درست میگم یا نه تعلیقه اش کرده بودن
بعد پسره دختره رو میبره خونه خودش میگه کمکت میکنم بعد اخر قصه معلوم میشه همه کارا زیر سر عموش بوده
هر چقدر میگردم پیداش نمیکنم اگه اسمش رو میدونین لطفا بهم بگین
ممنونننن
پشتم باش.
اسم دختره نهال بود، اسم پسره هم ساتکین.
 

سپیده م.ی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
18
پسندها
16
امتیازها
40
  • #4,132
سلام من دنبال رمانی میگردم که داستانش اینجوری باشه که دختره رو بیگناه به یه جرمی گرفته باشن ممنون میشم اگر کسی میدونه بهم بگه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

ELHAMrr

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
3,230
پسندها
10,918
امتیازها
39,473
مدال‌ها
22
  • #4,133
ی سوال . ی رمان بود ی دختر با مادرش تو شمال زندگی میکردن مربی ورزش بود بعد ک مادرش میمیره دانشگاه تهران قبول میشه میره تو روز اول متوجه شباهت اسمی با ی پسره میشه بعد کم کم متوجه میشه ک اون پسره برادرش ک پدر ومادرش از هم جدا میشن.
 
امضا : ELHAMrr

amin tiam

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
38
امتیازها
33
مدال‌ها
1
  • #4,134
سلام رمانی رو میخواستم که یکی از شخصیت های داستان که اسمش امیر محمد هست خواننده است
 

asir

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,135
سلام بچها کسی اسم این رمانو میدونه؟
پسره یک مریضی داره که یهو بیهوش میشه به مدت چند ساعت
و داخل خارج زندگی میکنه و پلیس ک اسم مخصوص دارن هست
دختره هم برای ادامه تحصیل میخواد بره خارج که برادر دوستش ک همون پسرس برای چند روز میاد ایران خانواده ها هم تصمیم میگیرن اینا باهم ازدواج صوری کنن تا بتونن باهم برن خارج و دختره به درسش برسه
 

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,136
یه رمانی بود مذهبی دختره عاشق دوست باباش میشه بهش میگفته عمو
پدرش هم جانباز بوده . ولی با پسرهمسایشون که استاد دانشگاهش بوده ازدواج میکنه
رمان مرد من
 

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,137
سلام من دنبال رمانیم هرچی میزارم انگار کسی نخونده
پلیسیه
از دوران دبیرستان دختره شروع میشه که باباش ورشکست میشه میرن خونه دوست باباش زندگی میکنن که یه پسر داره که خارج بوده میزنه دختره عاشق اون میشه و اینا پسره دوباره میره خارج و دختره فراموشش میکنه و میره پلیس میشه یه بار تو یه پرونده میفهمه پسر دوست باباش همه کاره باند قاچاقه(خود پسره وقتی فهمیده اینم تو این پرونده است یه جا محرمانه قرار گذاشت و گفت میخواد همکاری کنه)میره و این حبس ابد میخوره پرونده هم تموم میشه که دختره عاشق فرمانده پرونده شده و میاد خواستگاری و ازدواج میکنن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,138
دنبال یه رمان میگردم که داستانش اینه: یه پسره مذهبی به نام حمید عاشق یه دهتر بی حجاب میشه ولی بعدا به خاطر بچه دار نشدن از هم جدا میشن و دختره با عموی همون پسر که خیلی هم پولدار هست ازدواج میکنه
رمان به من نگاه کن
اسم پسره حسام بود
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

حیران

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
  • #4,139
سلام دنبال یه رمان میگشتم که پسر باید یه بچه که فکر کنم بچه دوستش بود رو باید بزرگ کنه و مادر بچه اونو به پسره سپرده دختره موهای قرمزی داشتو پسره گاهی صداش می کرد توله شیر بعدا هم عاشق هم میشن ممنون میشم اگه خوندید اسمشو بهم بگید یادمرفته
سلام رمان طلوع از مغرب
 
امضا : حیران

amin tiam

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
38
امتیازها
33
مدال‌ها
1
  • #4,140
رمان دوجلدی
عطر نفسات
برای من بمون برای من بخون
مرسی ولی هیچ کدوم از این ها نیست
پسره از سربازی بر میگرده میبینه دختری که دوسش داشته داره عروسی میکنه بعد از اون میره خواننده میشه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا