نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

گل گندم

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
  • #4,171

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #4,172
پسر غیرتی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #4,173
رمانی که دختر عمو و پسر عمو به اجبار پدر بزرگ باهم از دواج میکنند و عکس های فتو شاپ به دست شوهر دختر میوفته که بخاطر اونا شوهر دختررو هرروز کتک میزنه و بعد میفهمه فتوشاپ بوده‌.
اونا فک میکنن زنش حاملس ولی بعدا میفهمن که لخته های خونی بوده.زن از شوهرش متنفر میشه ولی دوباره زندگیشون خوب میشه.
ممنون میگم اسمشو بگید

رمان پسر غیرتی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,174
سلام من دنبال رمانیم هرچی میزارم انگار کسی نخونده
پلیسیه
از دوران دبیرستان دختره شروع میشه که باباش ورشکست میشه میرن خونه دوست باباش زندگی میکنن که یه پسر داره که خارج بوده میزنه دختره عاشق اون میشه و اینا پسره دوباره میره خارج و دختره فراموشش میکنه و میره پلیس میشه یه بار تو یه پرونده میفهمه پسر دوست باباش همه کاره باند قاچاقه(خود پسره وقتی فهمیده اینم تو این پرونده است یه جا محرمانه قرار گذاشت و گفت میخواد همکاری کنه)میره و این حبس ابد میخوره پرونده هم تموم میشه که دختره عاشق فرمانده پرونده شده و میاد خواستگاری و ازدواج میکنن
 

الف.الف

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
23
پسندها
39
امتیازها
40
  • #4,176
سلام دوستان
خلاصه رمان:یه دختر بود که مامانش سرطان داشت چند نوبت بخاطر نداشتن هزینه شیمی درمانیشو به تاخیر میندازن بابای دختره مرده بود و تمام ثروت خانواده پدری دختره به عمش رسیده بود و پدر دختره از قدیم با خواهرش سر ارث و میراث دعوا داشته . دختره برای اینکه بتونه مادرش رو شیمی درمانی کار بد کنه تن فروشی میکنه.فرداش که از خونه پسره میزنه بیرون زنگ میزنن بهش که مادرت مرده. دست تقدیر این دختر و اون پسره رو مقابل هم قرار میدن بعدش میفهمه دختره که پسری که بهش کار بد کرده پسر همون عمشه
توروخداا اگه اسم رمان رو میدونین بگین
 

Taban_Art

نویسنده افتخاری
سطح
27
 
ارسالی‌ها
1,530
پسندها
16,454
امتیازها
39,073
مدال‌ها
39
  • #4,177
سلام من چندین ساله دنبال این رمان میگردم..
ولی اسمش رو یادم نیست ماسفانه
.
.
دو تا پسر دانشجو با هم صمیمی ان و خیلی دوستن. بعد یه روز تو راه دانشگاه یه خونه ای توجهشدن رو جلب میکنه. که توی اون خونه یه پیرمرد زندگی میکنه. این دو تا پسره وارد اون خونه میشن و با پیرمردا هم صحبت میکنن و زندگی اون پیرمرد مهربون به نظرشون خیلی جالب میاد‌. تصمیم میگیرن باز برگردن....انگار کارهای اون پیرمرد واسشون مرموزه..

تا همین جا یادمه
اسم‌هایی که خودم تو خاطرم هست:
رویای سبز
زندگی سبز
 
امضا : Taban_Art

.sunny.

کاربر انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
395
پسندها
7,144
امتیازها
24,973
مدال‌ها
12
  • #4,178
خوب من خیلی وقته دنبال این رمانم
یک دختره که روانی هست. بعد یک روانشناس پسر میشه دکترش. میبره دختره رو خونشون. تا حالا هیچکس نتونسته بود دختره رو خوب کنه. بعدش ادامش اتفاق میفته تهشم به هم میرسن.
اگه کسی خوندتش بگه.
با تشکر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : .sunny.

تسنیم

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
65
امتیازها
103
  • #4,179
سلام دنبال رمانی میگردم زیاد از یادم نیست فقط یادمه پسره طبقه بالایی خونه مادرش زندگی‌میکرد و یه روز که مادر پسره نذری داشته دختره تو حیاط پشتی که اونجا پله به خونه پسره داره با خواهر زاده پسره بازی میکرده لطفا اگر کسی میدونه بهم بگه خیلی دنبالش گشتم
 

تسنیم

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
65
امتیازها
103
  • #4,180
خوب من خیلی وقته دنبال این رمانم
یک دختره که روانی هست. بعد یک روانشناس پسر میشه دکترش. میبره دختره رو خونشون. تا حالا هیچکس نتونسته بود دختره رو خوب کنه. بعدش ادامش اتفاق میفته تهشم به هم میرسن.
اگه کسی خوندتش بگه.
راستی دوستان رمان من برای کسانی که تخیلی و جنایی دوست دارن عالی هست. یک سر به رمانم بزنید و لایکم کنید.
با تشکر
رمان مرد قدبلند رو چک کن
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا