متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Reyhanaaa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
  • #4,391
سلام دوستان وقت بخیر
دنبال یه رمان میگردم که شخصیت اصلی داستان با وجود مخالفت خانواده با پسری ازدواج میکنه ولی زمانیکه حامله س پسره ول میکنه میره خارج ،خانومه پسرش مه بدنیا میاد دوباره ازدواج میکنه شوهرش که میمیره ،شوهر اولش از خارج برمیگرده و دوباره با اون ازدواج میکنه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

تسنیم

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
44
پسندها
65
امتیازها
103
  • #4,393
سلام دنبال رمانی میگردم زیاد ازش یادم نیست فقط یادمه پسره طبقه بالایی خونه مادرش زندگی‌میکرد و یه روز که مادر پسره نذری داشته دختره تو حیاط پشتی که اونجا پله به خونه پسره داره با خواهر زاده پسره بازی میکرده لطفا اگر کسی میدونه بهم بگه خیلی دنبالش گشتم
 

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,394
سلام دوستان وقت بخیر
دنبال یه رمان میگردم که شخصیت اصلی داستان با وجود مخالفت خانواده با پسری ازدواج میکنه ولی زمانیکه حامله س پسره ول میکنه میره خارج ،خانومه پسرش مه بدنیا میاد دوباره ازدواج میکنه شوهرش که میمیره ،شوهر اولش از خارج برمیگرده و دوباره با اون ازدواج میکنه
رمان پلهای شکسته
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Kowsa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,395
یه رمانی توسال۹۵اینا دیدم
موضوعش راجب چندتا پسر بودکه تو خونه مجری بودن درخونه زده می شه وقتی اونا می رن دمه درخونه می بینن یه بچه هست توکریر،می چرخن می بینن کسی نیست همراش می برنش داخل خونه وباهم دعوا شون می شه که مال توا،اون می گه مال توا واصلا بلد نیستن بچه رو چجوری عوض کنن بهش شیرخشک بدن و...اسم بچه دریا فک کنم باشه
اگه کسی اسم این رمانو می دونه لطف کنه بگه بهم
 

گل گندم

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
  • #4,396
کسی لینک جلد دوم رمان خدمتکار من از فاطمه ۲۰۰۰ روداره برام بفرسته؟؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Iena

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
10
امتیازها
33
  • #4,397
سلام دوستان ببخشید یه رمان بود که چیز زیادی یادم نمیاد فقط اینکه یه دختر بود که خانوادش به جایی میرن که اون همراهشون نمیره و بعد خانوادش تصادف میکنن و میمیرن و اون دختر هم با عموش زندگی میکنه که یه پسرخونده داره به نام سپهر و دختر و پسر عاشق هم میشن و این وسط یه راز هایی برملا میشه باعث میشه سپهر با عموی دختره با هم بد بشن
ممنون میشم اگه یادتون میاد دلیار
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Sirius

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
15
پسندها
26
امتیازها
40
  • #4,398
دنبال یه رمانم:
یه دختره به اسم انید که در اصل اسمش آناهید تهران دانشگاه میره بعد ب خاطر یه چیزی مجبور میشه خونه یه پیرزن زندگی کنه و بعد چند وقت نوه همین خانومه از آمریکا میاد پایانشم خوش بود.فقط همینا یادمه.
کسی اسمشو میدونه؟
سلام فک کنم رمان باورم کن بود
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Sirius

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
15
پسندها
26
امتیازها
40
  • #4,399
سلام
رمان درمورد دختری بود که واسه یه کار توی یه خونه یه مرده پولدار استخدام میشه . مرده یه بچه داره که پسره و حدود 4 یا 5 سالشه
زن مرده نمدونم مرده یا هم طلاق گرفته دختره با پسر مرده اخت میشن دیوارای اتاق پسره رو رنگ میکنن بابای پسره رو اذیت میکنن و از این حرفا اخرش هم با مرده عروسی میکنه در ضمن توی حیاط خونه هم یه ابشار مصنوعی فکر کنم هست
سلام....رمان نیما
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Sirius

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
15
پسندها
26
امتیازها
40
  • #4,400
سلام ممنون میشم راهنماییم کنید
دنبال اسم یک رمان میگردم که دختره ازشیراز دانشگاه تهران قبول میشه واز یه خانم خونه رهن میکنه و خونه قبلا واسه پسرش بوده که داخلش زندگی میکرده بعد به خارج رفته و با اومدن دختره به خونه پسره از خارج برمیگرده
سلام فک کنم رمان همسایه من هست
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا