مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Rashad..

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/3/21
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #4,411
سلام دوستان یه رمانی بود ،دختر از شوهرش جدا میشه تو راه دوست همسرشو و میبینه ،بعد کم کم خواهر دختره به پسره کمک میکنه ک
باهم برن بیرون اینا،بعد ازدواج میکنن پسره اجازه نمیده دختره بره جاهایی ک شوهرسابقش هست ،دلیل طلاقم فکر کنم بچه دارنشدن دختر بود،خانواده دختره هم زیاد رو به راه نبودن‌. ممنون میشم اگه اسمشو میدونید بگید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
88
پسندها
728
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
26
سطح
7
 
  • #4,412
سلام دنبال یه رمان میگردم فقط یادمه دختره از خونه فرار میکنه میره خونه یه زن گمونم به عنوان پرستار پیرزنه
بعد یه پسرم داشته زنه اسمش اتیلا هست که دکترم هست فقط همینو یادمه
کسی اسمشو بلد هست:
 
امضا : Constantine

حیران

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
7/9/20
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #4,413
سلام دوستان یه رمانی بود ،دختر از شوهرش جدا میشه تو راه دوست همسرشو و میبینه ،بعد کم کم خواهر دختره به پسره کمک میکنه ک
باهم برن بیرون اینا،بعد ازدواج میکنن پسره اجازه نمیده دختره بره جاهایی ک شوهرسابقش هست ،دلیل طلاقم فکر کنم بچه دارنشدن دختر بود،خانواده دختره هم زیاد رو به راه نبودن‌. ممنون میشم اگه اسمشو میدونید بگید
سلام شبیه رمان " رابطه " است
 
آخرین ویرایش
امضا : حیران
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Rashad..

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/3/21
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #4,414
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

حیران

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
7/9/20
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #4,415
امضا : حیران
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Your Pluto

سرپرست بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
26/1/21
ارسالی‌ها
2,939
پسندها
16,104
امتیازها
46,673
مدال‌ها
32
سطح
26
 
  • #4,416
سلام.
یه رمان بود دختره خواهرش رو میکشن.
اونم دنبال قاتل میگرده و پس از کلی گشتن به یه رستوران میرسه و میفهمه خواهرش نامزد داشته.
عاشق صاحب رستورانه میشه بعد اخر سر میفهمه صاحب رستوران قاتل خواهرش بودع.
اول پسره رو میکشه بعدم خودش رو بعدا پلیسی که باهاش همکاری کرده بود که باند رو بگیرن هم عاشق دختره شده بود:/
ممنون میشم اسمشو بگید یکی از رمان های مورد علاقم بود ولی اسمشو گم کردم میخوام دوباره بخونم.
 
امضا : Your Pluto
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

گل گندم

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
30/1/21
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #4,417
سلام دوستان یه رمانی بود ،دختر از شوهرش جدا میشه تو راه دوست همسرشو و میبینه ،بعد کم کم خواهر دختره به پسره کمک میکنه ک
باهم برن بیرون اینا،بعد ازدواج میکنن پسره اجازه نمیده دختره بره جاهایی ک شوهرسابقش هست ،دلیل طلاقم فکر کنم بچه دارنشدن دختر بود،خانواده دختره هم زیاد رو به راه نبودن‌. ممنون میشم اگه اسمشو میدونید بگید
رابطه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Hadis_moshtaghi

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
9/3/21
ارسالی‌ها
106
پسندها
1,682
امتیازها
9,703
مدال‌ها
7
سطح
8
 
  • #4,418
یه رمانی توسال۹۵اینا دیدم
موضوعش راجب چندتا پسر بودکه تو خونه مجری بودن درخونه زده می شه وقتی اونا می رن دمه درخونه می بینن یه بچه هست توکریر،می چرخن می بینن کسی نیست همراش می برنش داخل خونه وباهم دعوا شون می شه که مال توا،اون می گه مال توا واصلا بلد نیستن بچه رو چجوری عوض کنن بهش شیرخشک بدن و...اسم بچه دریا فک کنم باشه
اگه کسی اسم این رمانو می دونه لطف کنه بگه بهم
سلام رمان پسران بازیگوش هستش احتمالا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Eii

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
9/10/20
ارسالی‌ها
12
پسندها
14
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #4,419
دوستان یه رمانی بود در مورد دختری که خانوادشو از دست داده بود و با خاله اش تارا زندگی میکرد و بعد از مدتی عموش اونو پیدا میکنه و به عمارتشون میبره و اونجا پسر عمه اش امیر ارسلان که خیلی جدیه و همه کارس و بعد از مدتی میخوان دختره رو بکشن پسر عمشم میگه باید با من ازدواج کنی تا در امان باشی در صورتیکه دختره دوستش نداره ولی بعدش عاشقش میشه و بچه دار میشن
دوتا شخصیت باران و باراد هم تو رمان بودن
ممنون میشم اگه میدونید بگید لطفااا
 

ZAHRA TAVASOLIAN

مترجم انجمن
مترجم انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/4/20
ارسالی‌ها
1,078
پسندها
7,076
امتیازها
24,673
مدال‌ها
18
سطح
14
 
  • #4,420
اسم دختره رها بود و فکر کنم اسم پسره سروش یا کیان بود یه چیزی تو این مایه ها اسمشم فکر کنم شمارش از آخر یا شمردن برعکس یا از آخر تا اول بود در کل یه چیزی تو این مایه ها ...اسم بچه کوچیکه آرش بود
شروع از پایان
 
امضا : ZAHRA TAVASOLIAN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا