متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,421
سلام.
یه رمان بود دختره خواهرش رو میکشن.
اونم دنبال قاتل میگرده و پس از کلی گشتن به یه رستوران میرسه و میفهمه خواهرش نامزد داشته.
عاشق صاحب رستورانه میشه بعد اخر سر میفهمه صاحب رستوران قاتل خواهرش بودع.
اول پسره رو میکشه بعدم خودش رو بعدا پلیسی که باهاش همکاری کرده بود که باند رو بگیرن هم عاشق دختره شده بود:/
ممنون میشم اسمشو بگید یکی از رمان های مورد علاقم بود ولی اسمشو گم کردم میخوام دوباره بخونم.
سکوت تلخ
 

E. S

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
13
امتیازها
30
  • #4,422
من چند وقت پیش ی رمان خوندم خلاصش این بود ک دختره از روستا میاد شهر برای کار. بعد ی مدت میزه خونه پسر عمه اش ک تو شهره. بعد این پسر عمه اش ی مغازه لوازم ارایشی بزرگ داره میاد ب دختره پیشنهاد میده اونجا کار کنه. حالا دوست صمیمی پسر عمه اون دختره هم اونجاس. بعد اول ب خاطر این ک دختره سیبیل داره همه مسخرش میکنن. بعد دوست صمیمی پسر عمه دختره عاشق دختره میشه بعدش خود پس عمه دختره هم عاشقش میشه
کسی اسمشو میدونه؟
 

Your Pluto

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,945
پسندها
16,108
امتیازها
46,673
مدال‌ها
32
  • #4,423
من چند وقت پیش ی رمان خوندم خلاصش این بود ک دختره از روستا میاد شهر برای کار. بعد ی مدت میزه خونه پسر عمه اش ک تو شهره. بعد این پسر عمه اش ی مغازه لوازم ارایشی بزرگ داره میاد ب دختره پیشنهاد میده اونجا کار کنه. حالا دوست صمیمی پسر عمه اون دختره هم اونجاس. بعد اول ب خاطر این ک دختره سیبیل داره همه مسخرش میکنن. بعد دوست صمیمی پسر عمه دختره عاشق دختره میشه بعدش خود پس عمه دختره هم عاشقش میشه
کسی اسمشو میدونه؟
منم میخوامش-_-
 
امضا : Your Pluto

زویا

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,425
سلام.دختری که بازیگر تئاتر بود وتمام خانوادش فوت شدن وفقط با خانواده خالش رفت وامد داره وخواهرش در سن کم با یک پسر پولدار ازدواج میکنه ولی پسره ولش میکنه واونو با دوتا بچه ول میکنه ومیره خارج با دوست دخترش وپدربزرگ بچه ها نمیزاره که خاله بچه های خواهرش را ببینه وهر سری کلی تحقیرش میکنه تا اینکه برادر شوهر خواهرش که داروساز هست از خارج میاد وعاشق این دختره میشه .اگر کسی اسم این رمان میدونه .ممنون میشم که بگه
بانوی قصه
 

melika8316

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • محروم
  • #4,426
سلام من دنبال یه رمان میگردم اسم دختره بهار بود پسره بازیگره دختر باردار میشه اسم دخترش و ایلین میزاره وقتی باردار بود عقد یه پسر جانباز میشه که چتد روز بعدش شهید میشه چندسال بعد دختره با پسره بازیگر همسایه میشن
کسی اسمشو میدونه بگه لطفاًث خیلی دنبالش میگردم کمکککک۰
سلام این دوجلد داره پرواز را به خاطر بسپار و اسوه نجابت
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

مرواریدقدیمی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #4,427
من دنبال یک رمان هستم که راجب دختری بود که دوست‌پسر عمه اش میخواست بکشتش و خانواده اش هم با همدستی عمه هه تونسته بود بکشه اما یهویی میوففته تو رودخانه و وارد دنیای جدیدی میشه که مروبط به ایرلن باستان بود و اونجاام من آبتین و کاوه و روبینا و ققنوس و اهریمن رو یادمه از اسماشون و یه جام بود که اون رو قهرمان شناخت و به جنگ با اهریمن رفت و وقتی باردار بود هم پیش یک مردی محافظت میشد. لطفا کمکم کنید این رو‌پیدا کنم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

نوای زیرلب

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
97
امتیازها
90
سن
17
  • #4,428
سلام جون دلا :tejeqteje:
من یه رمان خوندم خیلی دوست دارم بدونم اسمش چیه...
اسم دختره تپش بود و اسم پسره تیام، بعد تپش معلم ریاضی بود فک‌ کنم!
تپش مریض میشه و صاحب خونش پسرشو میفرسته پیشش پشت تلفن حرف زده فهمیده که اون حالش خوب نی.
بعد مدیریت ساختمون هم میده به پسرش ویه خونه کنار خونه خودش میده به تیام.
تیام بعد از چندباررفت و آمد(فک‌کنم تودیداراول بودالبته:/) به تپش میگه خواهرم بخاطر یه پسر خودکشی کردو خیلی دوسش داشتم یه برادر دیگم داره.
خانواده تپش هم مردن بعد تپش همیشه کابوسشونو میبینه فک کنم.
آخراش که میرن دنبال لباس عروس یه تیکش یادم بود که رفتن مزون تیام تو آسانسور که یه دختر پسر میبینن واونجا دوست میشن و فک کنم اسم دختره خورشید بود:broom:
اینم خلاصه کلی کسی میدونه بگه لطفا که خبلی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,261
پسندها
20,141
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • #4,429
من دنبال یک رمان هستم که راجب دختری بود که دوست‌پسر عمه اش میخواست بکشتش و خانواده اش هم با همدستی عمه هه تونسته بود بکشه اما یهویی میوففته تو رودخانه و وارد دنیای جدیدی میشه که مروبط به ایرلن باستان بود و اونجاام من آبتین و کاوه و روبینا و ققنوس و اهریمن رو یادمه از اسماشون و یه جام بود که اون رو قهرمان شناخت و به جنگ با اهریمن رفت و وقتی باردار بود هم پیش یک مردی محافظت میشد، لطفا کمکم کنید این رو‌پیدا کنم
تیدا زاده نور یا تاریکی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Your Pluto

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,945
پسندها
16,108
امتیازها
46,673
مدال‌ها
32
  • #4,430
سلام.
یه رمانی بود که سه تا دختر بودن برای تعطیلات میخوان به یه کشور دیگه تو یه تور شرکت میکنن.
تور به خوبی و خوشی داشت میگذشت تا یسری اتفاقات پیش میاد.
بعد با ی اکیپ دیگع از پسر اشنا میشن.
بعد روح آدمایی که تو اون تور مردن سراغ اینا میاد.
آخرشم میفهمن که زیر اون محلی که اقامت دارن اعضای بدن بریده شده و... آدما نگهداری میشه.:/
دیگ هیچ چیزی ازش یادم نمیاد ممنون میشم اسمشو بگید:)
 
آخرین ویرایش
امضا : Your Pluto
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا