متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

فندق99

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #4,531
سلام دوستان عزیز یه رمان هست که دختره تو یه حادثه خانوادش رو از دست میده و عموس میارش پیش خودش. عموش 2 پسر یتیم رو به فرزند خوندگی گرفته بوده از بچگی که اسم یکیشون سپهره و کم کم سپهر عاشق دختر داستان میشه و دختره اولش باهاش خیلی بده ولی اونم بعد باهاش خوب میشه و بعد از اون یه سری اتفاقات براشون میوفته رمان هیلی قشنگی بود خیلی وقت پیش خوندم اسمش یادم نیست ممنون میشم کمکم کنید
اسمش رو هنوز پیدا نکردین؟ منم دنبالشم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

~HADIS~

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,266
پسندها
19,088
امتیازها
42,073
مدال‌ها
27
سن
20
  • #4,533
یه رمانی بود دختره شرکت راه میندازه و هدفش انتقامه چون خانوادشو از دست داده و از قضا عاشق پسری میشه ک داره از خانوادش انتقام میگیره پسره شدکت رقیبه همین دخترس
شاه شطرنج
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Nafas11

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,534
سلام دوستان لطف میکنید اگه اسم این رمان رو میدونید بگی
درمورد دختره که با پسری دوست بود اما شب خواستگاری پسره از خواهرش به اجبار خواستگاری میکنه و عقد میکنند
 

T-T

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #4,535
سلام
دنبال یه رمان پلیسی هستم
اسم شخصیت ها یادم نیست
یادم اینطور شروع میشد که دختره دوستش زنگ میزنه که چند نفر دنبالشن بیاد کمکش کنه اونم میره و بعد به اشتباه یکی اقایی رو میزنه که کمک دوستش کرده
این اقا بعدا عاشق دوستش میشه ازدواج میکنن پلیسه به دختره پیشنهاد همکاری میده دختره هم بعد از راضی کردن پدر مادرش قبول میکنه
همین موقع ها دوست این اقا که پلیسه میاد
اولش زیاد مشخص نیست بعد یه ماموریت که تو فرانسه انجام میدن
میاد
بعد سر یه ماموریت دختره و پسره گیر میندازن و شکنجشون میدن
(بقیش هم نخوندم اگر میدونید لطفا بگید بهم )
 

mehrazar

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
  • #4,536
سلام
دنبال یه رمان پلیسی هستم
اسم شخصیت ها یادم نیست
یادم اینطور شروع میشد که دختره دوستش زنگ میزنه که چند نفر دنبالشن بیاد کمکش کنه اونم میره و بعد به اشتباه یکی اقایی رو میزنه که کمک دوستش کرده
این اقا بعدا عاشق دوستش میشه ازدواج میکنن پلیسه به دختره پیشنهاد همکاری میده دختره هم بعد از راضی کردن پدر مادرش قبول میکنه
همین موقع ها دوست این اقا که پلیسه میاد
اولش زیاد مشخص نیست بعد یه ماموریت که تو فرانسه انجام میدن
میاد
بعد سر یه ماموریت دختره و پسره گیر میندازن و شکنجشون میدن
(بقیش هم نخوندم اگر میدونید لطفا بگید بهم )
میشه هروقت اسمشو پیداکردید به منم بگید؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,651
پسندها
13,043
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
  • #4,537
من این رمان رو خوندم و لطفا اگه اسمشو میدونید بگید لطفا
یک دختری بود خیلی از پسره کوچیک تر بود اولش عاشقه هم بودن پسره ولش میکنه در صورتی ک دختره نامردی نکرده و تصادف میکنه و پسررو فراموش میکنه بعدا پسره برمیگرده و بظور با دختره ازدواج میکنه و کلی میزنتش و پسره هم خیلی پولدارن
اسم رمان فکر میکنم ، شکنجه گر من هست
شخصیت مرد اسمش ساشا هست و شخصیت زن هم اسمش تارا هست ، ساشا یک برادر هم به نام سپنتا داره که خیلی هوای تارا رو داره.
آخرشم ساشا و تارا بهم میرسن و پسره میفهمه اشتباه کرده.
 

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,651
پسندها
13,043
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
  • #4,538
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Ayt

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,539
سلام ببخشید دنبال ی رمانم ک دختره نابغه بود بعد تو دانشگاه همیشه اول بود مامانه دوستش مریض بود برای اینکه ب ب دوستش و مامانه دختر کمک کنه مواد درست کرد و فروختن ولی پلیسا گرفتنش افتاد زندان
 

Dia

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
0
  • #4,540
یک رمانی بود دختره اگر اشتباه نکنم اسمش ندا بود میره تو یه شرکتی کار میکنه اگر اشتباه نکنم رشتش معماری و نقشه کشی بود بعد مدیر شرکت یه پسری بود که بعد از چند مدتی این دو تا میفهمن همو دوست دارن ولی بعد ها میفهمن پدر هاشون وقتی جوون تر بودن با هم به مشکل بر خوردن و دشمن هم هستن ... آخرش این دو تا به هم میرسن

اگر کسی اسم رمان رو میدونه ممنون میشم بگید با تشکر :662995-13d2b18d8733d28eeebeb93ce3604071::smilingsmiley:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا