متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Sara_barati

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #4,621
سلام دوستان یه رمان بود که دختره با پسره به صورتی سنتی آشنا میشن براي ازدواج یعنی قبلا همدیگه رو نمیشناختن وقتی ازدواج میکنن تازه دختره میفهمه پسره به زمین و زمان شک داره و شب عروسیشون یکی از دخترای فامیل که اینو میدونسته گل براشون می‌فرسته و میگه خوشحالم به دست خودم زن شدی و پسره اینو میبینه و میخونه و دختره خوابش میبره و فردای اون روز میفهمه همچین قضیه ای هست و همون دختره فامیل میاد خونش و توضیح میده و میگه شوخی کردم و دختره از خونشون پرتش میکنه بیرون و با پسره هم قهر میکنه
پسره تيمارستان میره و برمیگرده و رابطشون خوب میشه تا اینکه یه جریانی پیش میاد که دختره فکر میکنه شوهرش بهش نامردی میکنه و میزاره میره شمال و نگو حامله بوده اونم دوقلو و تو خونه زایمان میکنه که شوهرش پیداش نکنه اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Iena

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
10
امتیازها
33
  • #4,622
سلام دوستان
خلاصه رمان:یه دختر بود که مامانش سرطان داشت چند نوبت بخاطر نداشتن هزینه شیمی درمانیشو به تاخیر میندازن بابای دختره مرده بود و تمام ثروت خانواده پدری دختره به عمش رسیده بود و پدر دختره از قدیم با خواهرش سر ارث و میراث دعوا داشته . دختره برای اینکه بتونه مادرش رو شیمی درمانی کنه کار بدی میکنه.فرداش که از خونه پسره میزنه بیرون زنگ میزنن بهش که مادرت مرده. دست تقدیر این دختر و اون پسره رو مقابل هم قرار میدن بعدش میفهمه دختره که پسری که بهش کار بد کرده پسر همون عمشه
توروخداا اگه اسم رمان رو میدونین بگین
غریبه ی آشنا
سلام
من دنبال رمانی میگردم که اسم شخصیت پسره کیارش بود و با یه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Shinym

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #4,623
سلام یه رمان هست ک دختره با دوست داداشش لجه وپسره پلیس مخفیه و داداش دختره مواد فروش...بعد پسره یکاری میکنه اونا فکرکنن بااین پسره دوست بوده
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,624
خلاصه رمان ماله همین رمانه
اسم دختره ویدیاست اسم پسره شاهو و برادرش ساشاست بعد مرد هندیه هم از دختره مدل میسازه برا انتقام دختره برمیگرده پیششون
 

Samieh1270

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
  • #4,625
سلام دوستان یه رمان بود که دختره با پسره به صورتی سنتی آشنا میشن براي ازدواج یعنی قبلا همدیگه رو نمیشناختن وقتی ازدواج میکنن تازه دختره میفهمه پسره به زمین و زمان شک داره و شب عروسیشون یکی از دخترای فامیل که اینو میدونسته گل براشون می‌فرسته و میگه خوشحالم به دست خودم زن شدی و پسره اینو میبینه و میخونه و دختره خوابش میبره و فردای اون روز میفهمه همچین قضیه ای هست و همون دختره فامیل میاد خونش و توضیح میده و میگه شوخی کردم و دختره از خونشون پرتش میکنه بیرون و با پسره هم قهر میکنه
پسره تيمارستان میره و برمیگرده و رابطشون خوب میشه تا اینکه یه جریانی پیش میاد که دختره فکر میکنه شوهرش بهش نامردی میکنه و میزاره میره شمال و نگو حامله بوده اونم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

SkhMahsa

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
26
پسندها
58
امتیازها
90
مدال‌ها
2
  • #4,627
دوستان یه رمانی بود یه بار هم اینجا گفته شده بود..
دختر داستان میره شرکت پدر پسره که انتقام مادرشو بگیره که تو آتش سوزی مرده بود.
پسره هم میفهمه دختره داره انتقام میگیره ولی میدونه تو ورشکستگی پدر دختره دخالت داشته و عذاب وجدان میگیره..عاشق هم میشن و راز های پدر و مادراشون برملا میشه و اینا:)
پدر دختره رو ویلچر بود..مادر دختره که مرده بود تو آتش سوزی و میگفتن خودکشی بوده که دختره میخاست ثابت کنه که نبوده. یه دفترچه ای هم پدر دختره داشت که خاطراتش بود و از دختره مخفی میکرد..تو گذشته پدره نامردی کرده بود با مادر پسره..پسره هم از مادر خودش متنفر بوده. میخاد ثابت کنه پسره که پدرش آتش سوزی رو راه ننداخته.
کسی یادش نیست؟:>
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Khanoom goli

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
10
امتیازها
33
  • #4,628
سلام یه رمان بودیه دختربودبه اسم ترنم یاترمه که بایکی ازهمکلاسی های دانشگاهشون ازدواج میکنه ویه روزوقتی میادخونه شوهرودوستش رو با هم میبینه اما رمانه نصف بود لطفا اگر اسم رمان رو میدونین کمکم کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Mahdieh8013

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
9
امتیازها
3
  • #4,630
سلام من دنبال رمانی هستم که دختر داستاندو مجبور میکنن که با پسر عمویی که تازه ار خارج برگشته ازدواج کنه ولی دختره خودشو گریم میکنه و قیافشو زشت میکنخ تا پسره ول کنه اما پسره میاد و ادا در میاره ک عاشق دختره شده ولی بعدش به دروغ میگ‌ک ازمایششون بهم نمیخوره و میزاره میره خارج پیش اونی ک دوسش داره....
اگ کسی اسم این رمانو میدونه بگه لدفن
اره اگه کسی میدونه به منم بگه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا