- تاریخ ثبتنام
- 31/10/20
- ارسالیها
- 558
- پسندها
- 4,373
- امتیازها
- 17,473
- مدالها
- 13
سطح
12
- نویسنده موضوع
- #71
اخم کردم و گفتم:
- این چه طرز حرف زدنه؟ من تا حالا با تو اين مدلی حرف زدم؟
خودش رو لوس کرد و با لحن بچگونهای گفت:
- ببخشید.
-... .
- ببخشید دیگه.
بیحرف سر به تأسف تکون دادم. خودش رو چسبوند به من و گفت:
- بخشش از بزرگان است!
بالاخره کم آوردم. تکخندی زدم و لپش رو کشیدم.
- بامزه شدی نمک دون، داداشات میدونن خواهرشون داره واسه پسر غریبه مزه میریزه؟
خودش رو بیشتر لوس کرد و گونهاش رو مثل گربه به سرشونهی سفتم کشید.
- پسر غریبه چیه؟ تو که میخواستی من رو بگیری. الان شدی غریبه؟
چه خوش خیال! موهاش رو عمداً بهم ریختم و گفتم:
- فعلا پول دسته گل ندارم، هروقت جور شد اساعه همراه خانواده خدمت میرسیم.
احتمالا فکر کرد دارم شوخی میکنم، اما واقعا پول دسته گلم نداشتم! سرش رو به...
- این چه طرز حرف زدنه؟ من تا حالا با تو اين مدلی حرف زدم؟
خودش رو لوس کرد و با لحن بچگونهای گفت:
- ببخشید.
-... .
- ببخشید دیگه.
بیحرف سر به تأسف تکون دادم. خودش رو چسبوند به من و گفت:
- بخشش از بزرگان است!
بالاخره کم آوردم. تکخندی زدم و لپش رو کشیدم.
- بامزه شدی نمک دون، داداشات میدونن خواهرشون داره واسه پسر غریبه مزه میریزه؟
خودش رو بیشتر لوس کرد و گونهاش رو مثل گربه به سرشونهی سفتم کشید.
- پسر غریبه چیه؟ تو که میخواستی من رو بگیری. الان شدی غریبه؟
چه خوش خیال! موهاش رو عمداً بهم ریختم و گفتم:
- فعلا پول دسته گل ندارم، هروقت جور شد اساعه همراه خانواده خدمت میرسیم.
احتمالا فکر کرد دارم شوخی میکنم، اما واقعا پول دسته گلم نداشتم! سرش رو به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش