- تاریخ ثبتنام
- 7/7/23
- ارسالیها
- 698
- پسندها
- 2,678
- امتیازها
- 14,773
- مدالها
- 12
سطح
12
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #11
تیرداد همچنان سودای چکاوک را در سر داشت. هنگامی که از درمانگاه خارج گشت، تکهای از دلش را جا گذاشته بود. انتظار میکشید، اما نمیدانست انتظار زنگی از سوی چکاوک را بکشد یا خبری که مشتری برایش میخواست به ارمغان بیآورد.
نگرانی سراسر وجودش را دربرگرفت بود، گذشته در مقابل چشمهایش پدیدار گشت و خود را در مرز گیر افتادن میان دامان پلیسها پیدا نمود. بار قبل با انبوهی دشواری توانست از چنگال قانون فرار کند، اما اگر اینبار تیرش خطا میرفت، راه بازگشتی نبود.
با به دست آوردن پولهای غیرمجاز بسیاری، حال میتوانست خود را ثروتمند بشمارد. دیگر در عرصهی پولشویی از او به عنوان فردی پر توان یاد میکردند. نتیجهی چندین سال گریختن و کوشش چیزی جز این نمیتوانست باشد.
در شمال غربی تهران،...
نگرانی سراسر وجودش را دربرگرفت بود، گذشته در مقابل چشمهایش پدیدار گشت و خود را در مرز گیر افتادن میان دامان پلیسها پیدا نمود. بار قبل با انبوهی دشواری توانست از چنگال قانون فرار کند، اما اگر اینبار تیرش خطا میرفت، راه بازگشتی نبود.
با به دست آوردن پولهای غیرمجاز بسیاری، حال میتوانست خود را ثروتمند بشمارد. دیگر در عرصهی پولشویی از او به عنوان فردی پر توان یاد میکردند. نتیجهی چندین سال گریختن و کوشش چیزی جز این نمیتوانست باشد.
در شمال غربی تهران،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش