- ارسالیها
- 2,315
- پسندها
- 30,499
- امتیازها
- 64,873
- مدالها
- 28
- نویسنده موضوع
- #121
- زکریا چند ساعت قبل از سفر میخوابه تا خوب ریکاوری کرده باشه و تو اون تایم خوشش نمیاد مزاحمش بشن. عادت نداره تو مسیر توقف کنه و بهگاز میزنه تو دل جاده... بیتجربه نیستی وقتی به پاکستان هم اومدی چندان سفر دلچسبی نداشتی. در ضمن منطقی تصمیم بگیر آناهیتا. زکریا بیدار بشه امکان نداره بتونیم مجابش کنیم که تو رو همراه خودش ببره. برعکس؛ تا چند ساعت دیگه خودت رو کت بسته لب مرز و در حال رفتن به ایران و کیلومترها دورتر از خواهرت تصور کن. وقتی اون بگه نه یعنی نه.
عرق روی تن و صورتش خشکید. بلند شد که برود. خونسردی مرد کلافهاش میکرد.
- من هم وقتی بگم نه یعنی نه!
انتظار داشت فخر به دست و پایش بیفتد و یا اصرار بیشتری بورزد ولی در کمال تعجب نگاه فخر به پیپش زیر میز افتاد و خم شد و با...
عرق روی تن و صورتش خشکید. بلند شد که برود. خونسردی مرد کلافهاش میکرد.
- من هم وقتی بگم نه یعنی نه!
انتظار داشت فخر به دست و پایش بیفتد و یا اصرار بیشتری بورزد ولی در کمال تعجب نگاه فخر به پیپش زیر میز افتاد و خم شد و با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش