- ارسالیها
- 7
- پسندها
- 14
- امتیازها
- 33
- نویسنده موضوع
- #1
نام اشعار: پروانه
صاحب اثر: آناهیتا حیدری
مقدمه:
دیدمش پروانهای بالای یک گل پر کشید
عشق میورزید و هر دم نقش خود از سر کشید
دیدمش فردای آن روز بر گلی دیگر نشست
میمکید شهد گل روز دگر بر گلی دگر نشست
دیدمش فردای آن روز، دنبال شهد میگشت
باغچهاش خالی ماند، غنچهاش خوابیده گشت
پوشیده گشتند غنچهها قومی شدند ثلجها
از هراس ماند بیبال نقش زمین ساخت خود را
دُختی آنجا سر کشید، ناگاه او را دید
حیران گشت ز خودکار خدا این نقش کی بنموده ما را
دیده او را نیلگون شاید این بود راه نجات ما
آغوش گرفت جفت بالش، گفت ای زیبای عالم
دنبال چه میگشتی ، دنبال شهد گلهایم
گرم و صمیمی ماند کنارش هر دم خواست شهد
پذیرا بود خواسته او
شکر ای ناجیه، هنر پیشه عالم....
ای خلسه نور، امید و عشق
ایمان آوردم مهر و ماه...
صاحب اثر: آناهیتا حیدری
مقدمه:
دیدمش پروانهای بالای یک گل پر کشید
عشق میورزید و هر دم نقش خود از سر کشید
دیدمش فردای آن روز بر گلی دیگر نشست
میمکید شهد گل روز دگر بر گلی دگر نشست
دیدمش فردای آن روز، دنبال شهد میگشت
باغچهاش خالی ماند، غنچهاش خوابیده گشت
پوشیده گشتند غنچهها قومی شدند ثلجها
از هراس ماند بیبال نقش زمین ساخت خود را
دُختی آنجا سر کشید، ناگاه او را دید
حیران گشت ز خودکار خدا این نقش کی بنموده ما را
دیده او را نیلگون شاید این بود راه نجات ما
آغوش گرفت جفت بالش، گفت ای زیبای عالم
دنبال چه میگشتی ، دنبال شهد گلهایم
گرم و صمیمی ماند کنارش هر دم خواست شهد
پذیرا بود خواسته او
شکر ای ناجیه، هنر پیشه عالم....
ای خلسه نور، امید و عشق
ایمان آوردم مهر و ماه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر