- تاریخ ثبتنام
- 21/5/24
- ارسالیها
- 122
- پسندها
- 405
- امتیازها
- 2,803
- مدالها
- 5
سطح
5
- نویسنده موضوع
- #81
آهنگ که تموم شد، امیر گفت:
- عالی بود خسته نباشی.
- تو هم خسته نباشی خیلی خوب خوندی .
فرید سینی به دست اومد داخل و گفت:
- خب بچه ها برای امروز دیگه بسه از صبح دارین میخونین حنجرتون پاره شد به خدا.
زدم پشت فرید و گفتم:
- تو چرا نمیخونی، امتحان کن.
دستاشو برد بالا و گفت:
نه داش فرحان این کار، کار من نیست اینا تخصص میخواد من همون طراحیمو بکنم بسمه! همون موقع گوشیش زنگ خورد، جواب داد و بلند داد زد :
- چی؟ خفه شو پس تو چه غلطی میکردی؟ کدوم گوری الان؟ بپا نگیرنتون، الان میام تنه لش دستم بهت برسه کشتمت.
منو امیر با بهت داشتیم نگاش میکردیم که سریع گفت:
- من باید برم.
با اخمایی در هم که تا به حال ازش ندیده بودیم ازمون جدا شد و از استدیو خارج شد.
هنوزم توی بهت بودیم گفتم :
- این چش بود؟ داشت...
- عالی بود خسته نباشی.
- تو هم خسته نباشی خیلی خوب خوندی .
فرید سینی به دست اومد داخل و گفت:
- خب بچه ها برای امروز دیگه بسه از صبح دارین میخونین حنجرتون پاره شد به خدا.
زدم پشت فرید و گفتم:
- تو چرا نمیخونی، امتحان کن.
دستاشو برد بالا و گفت:
نه داش فرحان این کار، کار من نیست اینا تخصص میخواد من همون طراحیمو بکنم بسمه! همون موقع گوشیش زنگ خورد، جواب داد و بلند داد زد :
- چی؟ خفه شو پس تو چه غلطی میکردی؟ کدوم گوری الان؟ بپا نگیرنتون، الان میام تنه لش دستم بهت برسه کشتمت.
منو امیر با بهت داشتیم نگاش میکردیم که سریع گفت:
- من باید برم.
با اخمایی در هم که تا به حال ازش ندیده بودیم ازمون جدا شد و از استدیو خارج شد.
هنوزم توی بهت بودیم گفتم :
- این چش بود؟ داشت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.