در حال تایپ رمان سایه‌های عزیمت | نرگس موحدی کاربر انجمن یک رمان

[Narges Movahedi]

نام رمان :

سایه‌های عزیمت

نام نویسنده:

نرگس موحدی

ژانر رمان:

#درام #اجتماعی #عاشقانه

کد رمان: 5700
ناظر رمان: A asalezazi ​

خلاصه: انقضای عشق آتشینش تمام شده و حالا از آن حبس شیرینِ دروغینش به بیرون سفر کرده است. سایه‌های این سفر برای زنی مثل او، سرد و تاریک بودند. مردم به او با عدسی‌های کثیف نگاه می‌کردند چراکه با کفن سفید به خانه برنگشته بود. و میان این همه، یک نفر آمد تا یادآوری کند که سایه‌ها همیشه تاریکی بر زندگی نمی‌اندازند؛ گاهی آتش افتاده به جانت را خنک می‌کنند.


آغاز رمان: 17 مرداد 1403

 

[M A H D I S]

«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.
نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با رمان به لینک زیر...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Narges Movahedi]

مقدمه:
دستش را به سمت کتاب‌خانه قدیمی برد و انتخابش این‌بار فروغ بود. خاک‌ها نشسته روی کتاب باعث شد کمی در خودش جمع شود و به این فکر کند که این اتاق به گردگیری اساسی احتیاج دارد. خواست کتاب را باز کند ولی تکه کاغذِ کاهی از لای دفتر روی زمین افتاد. کتاب را روی قفسه گذاشت و تکه کاغذ را برداشت. روی کاغذ با خط زیبا و ناآشنا نوشته شده بود:
«سخن از پچ‌پچِ ترسانی در ظلمت نیست
سخن از روزست و پنجره‌های باز
و هوای تازه
و اجاقی که در آن اشیا بیهوده می‌سوزند
و زمینی که ز کِشتی دیگر بارور است
و تولد و تکامل و غرور
سخن از دستانِ عاشقِ ماست
که پُلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فرازِ شب‌ها ساخته‌اند‌.

تکه شعری از شاعر شاهد عشق‌مان»